مواضع “ابراهیم رئیسی” در مواجهه با قدرت های غربی که تا حد زیادی ریشه در بدعهدی های تاریخی این دسته از قدرت ها در ایفای تعهداتشان در رابطه با ایران دارد، و در عین حال، وضعیت نه چندان مساعدِ اقتصادی ایران که نیاز به حل و فصل مناقشه هسته ای و برخورداری از مزایای اقتصادی “برجام” را به یک ضرورت تبدیل کرده، حاکی از شرایط سخت و پیچیده ای است که دولت ابراهیم رئیسی در مساله برجام و تعامل با آمریکا، با آن مواجه است.
همزمان با پیشرفتِ فرآیند انتقال قدرت در ایران و برگزاریِ مراسم تحلیف “ابراهیم رئیسی” به عنوان رئیس جمهور جدید کشورمان، بسیاری از ناظران و تحلیلگران، دیدگاه های مختلفی را در مورد بخش های مختلف و دستورکارهای مهم و اولویت دارِ دولت ابراهیم رئیسی، مطرح می کنند. در این راستا، یک نکته تقریبا مورد توافق اغلب ناظران و تحلیلگران است: “عرصه سیاست خارجی و به طور خاص، مخاطب قرار دادن مناقشه هسته ای کشورمان، یکی از مهمترین عرصه هایی است که دولت رئیسی و تیم سیاست خارجی وی، بایستی به آن توجه ویژه داشته باشند”.
اهمیت این مساله مخصوصا از آن جهت است که به دلیل مشکلات قابل توجه اقتصادی کشورمان در برهه زمانی کنونی، انجام مذاکره در مورد احیای توافق برجام و کسب امتیازات اقتصادی در نتیجه این مذاکرات، برای دولت ابراهیم رئیسی از اهمیت فراوانی برخوردار است. این مساله مخصوصا با توجه اینکه دولت رئیسی برای عملی کردنِ وعده های خود در حوزه های مختلف، نیاز به منابع مالی دارد، بیش از پیش از اهمیت برخوردار می شود.
تحلیلگران و کارشناسان داخلی و بین المللی، دیدگاه های مختلفی را در مورد سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی و رویکردهای احتمالی آن در مواجهه با ایالات متحده آمریکا و پدیده برجام ارائه می کنند. دیدگاههایی که طیف های مختلفی از خوشبینی، بدبینی و همچنینی ترکیبی از هر دو را دربر می گیرند.
در این راستا بسیاری به طرح سوالهایی نظیرِ اینکه: عاقبتِ برجام و مذاکرات هسته ای وین در دولت ابراهیمرئیسی چه خواهد شد؟ موضع و رویکرد تیم مذاکره کننده هسته ای جدید ایران در تعامل با آمریکا و مساله برجام چگونه خواهد بود؟ آیا حصول هرگونه توافق با قدرت های غربی در زمینه احیای برجام در دسترس است؟ و طرح پرسشهایی دیگر از این نوع، می پردازند. پرسش هایی که در نوع خود حاکی از اهمیت مساله سیاست خارجی برای لایه های مختلف جامعه کشورمان و ابعاد گوناگون حکمروایی در آن هستند.
حنیف غفاری : تقویت ابزاهای قدرتساز در برابر غرب، دستورکار اصلی دولت ابراهیم رئیسی است
“حنیف غفاری”، دکترای روابط بین الملل و کارشناس سیاست خارجی بر این باور است که: «آنطور که مسلم است، ما دو نوع نگاهِ ماهوی، و شکلی-تاکتیکی به پدیده های جاری در علوم سیاسی و روابط بین الملل داریم. به لحاظ شکلی و تاکتیکی ما اکنون بحث مذاکرات با کشورهای چهار بعلاوه یک را در وین داریم که محور اصلی آن احیای برجام است. دولت ابراهیم رئیسی و شخص وی نیز تاکید داشته اند که روند مذاکرات را ادامه خواهند داد. قطعا دراین روند، خواسته های جمهوری اسلامی ایران و خطوط قرمز ما نیز مشخص است. بحث هایی نظیر ضرورت ارائه تضمین ها از جانب غرب و به طور خاص آمریکا به ایران، راستی آزمایی ایران و رفع کلیه تحریم ها، دستیابی به حقوق حقه ایران در بحث تحقیق و توسعه هسته ای، و همچنین همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی و تعیینِ حدود و ثغور آن. در این راستا، ابراهیم رئیسی نیز در مناظرات انتخاباتی تاکید کرده بود که بر اساس همین خطوط قرمز، مذاکرات را با طرف های غربی ادامه خواهد داد. باین حال، این مسائل، جنبه شکلی ماجرا را تشکیل می دهند.
در ادامه یک بخش ماهوی نیز وجود دارد که به نظر من از اهمیت بیشتری برخوردار است. نگاهِ ماهوی ابراهیمرئیسی و حسن روحانی نسبت به پدیده برجام، با یکدیگر متفاوت است. در نگاه حسن روحانی، شاهد بودیم که برجام، در حکم یک نکته ثقل راهبردیِ سیاسی و اقتصادی و تجاری، ارزیابی می شد. این بدان معناست که دولت حسن روحانی بر این باور بود که توافق برجام یک متغیر مستقل و دیگر مسائل نظیرِ: تجارت منطقه ای و بین المللی، تعریف مناسباتِ ما با دیگر کشورها در حوزه سیاست خارجی، و مسائلی از این دست، همگی متغیرهایی وابسته در رابطه با توافق برجام هستند.
با این حال در نگاه ابراهیم رئیسی، برجام یک متغیر مستقل نیست و بیشتر باید آن را یک متغیر وابسته دانست. این بدان معناست که برجام قرار نیست در دولت جدید به عنوان نقطه ثقل و نقطه اتکایی برای دیگر مسائل و دغدغه های کشور تبدیل شود. دلیل اصلی این مساله نیز این است که اساسا چون ابراهیم رئیسی و تیم وی، برجام را پدیده ای ابطال پذیر می دانند و معتقدند سرنوشت آن صرفا دردستان ما نیست(شاهد بودیم که در سال ۲۰۱۸، طرفِ آمریکایی به طور یکجانبه توافق برجام را زیر پا گذاشت)، از این رو سعی خواهند کرد تا آن دسته از ابزارهای قدرت سازِ ایران را که از سویِ رقبا و دشمنان ما قابل تضعیف و ابطال نیستند، تقویت کنند. این همان نگاهی است که در دولت جدید حاکم است و امیدواریم این نگاه بتواند عملیاتی نیز شود».
*جلال خوش چهره: هنوز طرح و برنامه دولت رئیسی در مواجهه با برجام مشخص نیست/ مساله برجام سهم قابلِ توجهی در مراودات منطقه ای و بین المللی ایران خواهد داشت
“جلال خوشچهره”، فعال سیاسی و رسانه ای، در رابطه با رویکرد دولت ابراهیم رئیسی به توافق برجام و تعامل با آمریکا معتقد است: «اگرچه ابراهیم رئیسی در مراسم تحلیف خود و همچنین در برخی مواردِ دیگر، صرفا کلیاتی را در مورد عرصه سیاست خارجی و تقویت روابط با همسایگان کشورمان و یا اراده ایران مبنی بر انجام گفتگوهای هسته ای، مطرح کرده، با این حال، هنوز حلقه مفقوده در رویکردهای ابراهیم رئیسی، بیش از همه مربوط به سیاست خارجی وی است.
از این منظر، چندان روشن نیست که ابراهیم رئیسی به چه شکلی می خواهد یکی از مهمترین مسائل دوره ریاست جمهوری خود را که همان مخاطب قرار دادنِ مناقشه هسته ای ایران است، مورد توجه قرار دهد؟ نباید فراموش کرد که مساله برجام، تاثیرات گسترده و چند لایه ای را بر کشورمان از خود برجا می گذارد.
با این همه وقتی به عقب برمی گردیم و مواضع کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اخیر را مرور می کنیم، مشاهده می کنیم که ابراهیم رئیسی و دیگر کاندیداهایی که به نوعی از لحاظ فکری با وی همسو بودند، دو رویکرد عمده به مساله برجام داشتند. اول: یک دیدگاه این بود که باید کشور را همراه با تحریم ها مدیریت کرد. این مساله تا حدی مورد انتقاد برخی از ناظران نیز بود. یک رویکرد دیگری هم مبنی بر این وجود داشت که ما باید در برجام همچنان به کنشگری های خود ادامه دهیم، اما “اقتدار” را به مثابه مولفه اصلی، حتما مورد توجه قرار دهیم. البته که مختصات این رویکرد نیز چندان مشخص نیست.
از این رو در حال حاضر، موضع گیریهای مختلفی را از جانب ابراهیم رئیسی، محمد باقر قالیباف و همچنین حسین امیر عبداللهیان (گزینه ای که به نظر می رسد شانس اصلی تصدی کرسی وزارت خارجه است) شاهد بوده ایم که تاکید داشته اند گفتگو با آمریکا تابو نیست یا اینکه ما میخواهیم به برجام باز گردیم. با این حال، اینکه بازگشت به برجام به چه شکل است و چه ویژگی هایی دارد و اساسا رویکرد دولت سیزدهم به این مساله چیست، در پرده ابهام قرار دارد.
اخیرا شاهد بودیم که جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان در آخرین گزارش خود به مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی در مورد برجام و مذاکرات وین، تاکید داشت که در جریان مذاکراتِ مذکور، در مورد یکسری موراد می شود توافق کرد که آن ها حد نهایت آن چیزی بوده اند که ایران در برهه کنونی می توانسته به آن ها دست یابد و بیش از این، چیزی قابل دسترسی نیست. همین گزارش از سوی شواری عالی امنیتی ملی، مجلس، و حتی برخی افراد نزدیک به ابراهیم رئیسی، تا حدی رد شد و استدلال اصلی هم این بود که شروط و حقوق ایران دراین رابطه رعایت نشده است.
در این راستا، در شرایط کنونی شاهدیم که تروئیکای اروپا و آمریکا از یک سو، و ایران از سوی دیگر، هیچکدام از شروط خود جهت احیای برجام عقب نشینی نکرده اند. با این حال، اخیرا اتفاقی افتاد و آن در مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی بود که “انریکه مورا” نماینده اتحادیه اروپا و البته تروئیکای اروپایی به تهران آمد و به احتمالِ فراوان وی گفتگوهایی را در تهران داشته است زیرا بلافاصله پس از خروج وی از ایران، ابراهیم رئیسی، محمد باقر قالیباف، حسین امیر عبداللهیان و همچنین سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت خارجه، به این مساله اشاره کردند که ایران می خواهد به گفتگوهای برجام باز گردد و رفع تحریم ها هم باید انجام شود. این مساله در نوع خود تحولی جدید و قابل توجه بود.
از این منظر این نکته روشن می شود که ابراهیم رئیسی در شرایط کنونی، مساله رفع تحریم ها را و همچنین پرداختن به مذاکرات اتمی را به طور خاص، در دستورکار قرار داده است. نباید فراموش کرد که ابراهیم رئیسی در موضع گیریهای خود به طور خاص تاکید داشته که قصد دارد روابط منطقه ای ایران را به سمت بهبودی سوق دهد. بدیهی است هرگونه گفتگو و نتیجه ای که ما بخواهیم از روابط با همسایگان بدست آوریم، تا حدی به مساله برجام مرتبط است و کشورهایی نظیر عربستان و امارات و حتی کشورهای آسیای میانه و قفقاز نیز اگر بنا بر توسعه روابط با ایران داشت باشند، مساله برجام را قطعا مورد توجه قرار خواهند داد.
در این چهارچوب اگر بخواهیم نشانه ها را در مورد نیات دولت ابراهیم رئیسی در مورد برجام و تمایل آن به بازگشت به این توافق مورد بررسی قرار دهیم، دو نشانه را می توانیم مورد توجه قرار دهیم. اولا اینکه وی چه فردی را به کرسی وزارت خارجه بر می گزیند؟ به هر حال وزیر خارجه و شخصیت و سابقه ایشان می تواند خیلی موثر و دارای پیام باشد(مخصوصا برای مخاطبان بیرون از ایران.) دوم اینکه آیا پرونده مذاکرات برجامی در دولت ابراهیم رئیسی، به شورای عالی امنیت ملی سپرده خواهد شد یا نه این پرونده همچون دولت حسن روحانی در وزارت خارجه بررسی خواهد شد. بدون تردید هرکدام از این انتخاب ها، پیام های خاص خود را خواهند داشت. با این همه، آنچه در برهه کنونی می توان گفت این است که هنوز هیچ طرح و برنامه مشخصی از سوی ابراهیمرئیسی و همچین تیم احتمالی دیپلماسی و سیاست خارجی وی در مورد مذاکرات برجامی ارائه نشده که از طریق آن بتوان دست به پیش بینی هایی در مورد آینده دست زد. با این همه آن چیزی که عیان است این نکته می باشد که وقتی ابراهیم رئیسی از ضرورت رفع تحریم ها و گسترش روابط دیپلماتیک ایران در عرصه بین المللی سخن میگوید، این بدان معناست که دیپلماسی توانسته خود را بر دیگر اولویت های دولت سیزدهم تحمیل کند. امری که به وضوح نشان دهنده این مساله است که ابراهیم رئیسی با انتخاب های جدی و سختی در عرصه سیاستخارجی رو به رو است و باید در این زمینه، طرح و سیاستی روشن و سنجیده را اتخاذ کند. با این همه، راه احیا برجام و مواجهه با آمریکا در دولت ابراهیم رئیسی، مسیری پُر پیچ و خم به نظر می رسد و و با چالش های زیادی همراه خواهد بود».
ثبت دیدگاه