علیرغم گذشت چند روز از حادثه واژگونی اتوبوس خبرنگاران محیط زیست نوع برخورد رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست با این حادثه همچنان مورد توجه رسانه ها و افکار عمومی است و همکاران خبرنگاران حادثه دیده را می آزارد. از نوع نشستن عیسی کلانتری در برابر خبرنگاران راوی این حادثه در روز وقوع آن گرفته تا پاسخ های بعدی از موضع بالای وی درباره این حادثه و رد تمام اظهارات خبرنگاران حاضر در این حادثه مبتنی بر نامناسب بودن اتوبوس حامل خبرنگاران جملگی به حساسیت منفی بیشتر نسبت به او دامن زده است.
هر چند باید منتظر اعلام نظر کارشناسی درباره دلایل فنی این حادثه و نتیجه دادگاهی ماند که به گفته کلانتری در ارومیه در این باره تشکیل شده اما حتی با فرض بی اشکال بودن فنی اتوبوس یاد شده یا عدم قصور و تقصیر کسی در این ماجرا ( چیزی که بر خلاف قطعیت موجود در سخنان عیسی کلانتری هنوز معلوم نیست) باید گفت نوع برخورد و اظهارات رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست به هیچ وجه در شان جایگاه و شخصیت حقوقی او نیست و لزوم توجه به این امر نزد مدیران حتی اگر میان شخصیت حقیقی آنان با جایگاه حقوقی شان تفاوت زیادی باشد بسیار ضروری است.
آقای کلانتری به گفته خودش بارها از وقوع این حادثه اظهار تاسف کرده و به خانواده خبرنگاران متوفی نیز تسلیت گفته و به عیادت زخمی های این حادثه در بیمارستان رفته و بلافاصله بعد از اطلاع از این رخداد نیز به هتل استقرار خبرنگاران نیز رفته است اما هیچکدام از این اقدامات، این مجوز را برای هیچ مدیری در سطوح مختلف صادر نمی کند که نسبت به رعایت برخی ظرایف در نوع برخورد با حادثه دیدگان و اظهار نظر در این باره بی توجهی و اهمال در پیش بگیرند. تکیه دایم بر معاینه فنی از سوی آقای کلانتری هم با توجه به وضعیت صدور این گواهی ها دستکم در همین ابتدای روند تحقیقات چندان مسموع نیست.
ایشان باید علاوه بر انجام اقداماتی که بیان داشته است رعایت برخی حساسیت های انسانی و فرهنگی را نیز در نوع اظهار نظر درباره این حادثه تلخ مد نظر داشته باشد. در عرف فرهنگی ما ایرانیان حتی در مواجهه با خانواده قاتل اعدامی نیز اقدام به سرزنش کردن خانواده یا هر نوع بیانی که از آن بوی استخفاف و تحقیر بدهد دستکم در روزهای اعدام و تشییع وی امری ناپسند است. در چنین بافت فرهنگی چطور یک فرد آن هم دارای شخصیت حقوقی و دارای مسوولیت می تواند به خودش حق بدهد که اظهارات اهالی رسانه را درباره این حادثه «مزخرف» بخواند و بگوید: «چه باید کرد؟ اتفاقی است که افتاده است!»
آقای کلانتری در زمره مدیران بسیار با سابقه است و فارغ از کارنامه ضعیف دوران مسولیتش ظاهرا بی دقتی در بیان را نیز باید در این کارنامه ثبت کرد. بی دقتی که چندی پیش نیز در یک اظهار نظر درباره بنیانگذار جمهور ی اسلامی از او سر زد و باعث شگفتی مخاطبان شد!
به قول مولوی بزرگ، شاعر محبوب ما ایرانیان:
این زبان چون سنگ و فم آتش وش است
آنچه بجهد از زبان چون آتش است
سنگ و آهن را مزن بر هم گزاف
گه ز روی نقل و گاه از روی لاف …
*دهان
ثبت دیدگاه