چهارشنبه, ۹ آبان , ۱۴۰۳ Wednesday, 30 October , 2024 ساعت ×
معنای قدرت گیری طالبان برای خاورمیانه چیست؟
29 مرداد 1400 - 12:14
شناسه : 14103
8

پایگاه خبری “The Conversation” در گزارشی راجع به تحولات افغانستان و تاثیرات آن بر معادلات خاورمیانه می‌نویسد: «در شرایط کنونی، کشورهای منطقه خاورمیانه از مراکش تا غرب پاکستان و همچنین از ترکیه تا منطقه حاشیه خلیج فارس و شاخ آفریقا، از اثرات رویکرد نادرست و اشتباه آمریکا در افغانستان و متعاقبا اوج گیری مجدد طالبان […]

ارسال توسط :

پایگاه خبری “The Conversation” در گزارشی راجع به تحولات افغانستان و تاثیرات آن بر معادلات خاورمیانه می‌نویسد: «در شرایط کنونی، کشورهای منطقه خاورمیانه از مراکش تا غرب پاکستان و همچنین از ترکیه تا منطقه حاشیه خلیج فارس و شاخ آفریقا، از اثرات رویکرد نادرست و اشتباه آمریکا در افغانستان و متعاقبا اوج گیری مجدد طالبان در این کشور برکنار نخواهند بود».

پایگاه خبری “The Conversation” در گزارشی به اوج گیری مجدد طالبان در افغانستان و تاثیرات آن بر معادلات میدانی منطقه خاورمیانه پرداخته است.

 

پایگاه خبری “The Conversation” در این رابطه می نویسد: «در قرن نوزدهم، اصطلاح “بازی بزرگ/ The Great Game” جهت توصیفِ رقابت برای کسب قدرت و اثرگذاری در افغانستان، و مناطق آسیای مرکزی و جنوبی که میان قلمرو امپراطوری های بریتانیا و روسیه قرار داشتند، به کار گرفته می شد.

 

در جریان این رقابت، هیچ طرفی نتوانست در محیطی که از آن به عنوانِ حیات خلوتِ امپراطوری ها از آن یاد می‌شد، برتری کسب کند. با این حال دو قرن بعد، ایالات متحده آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی، واقعیتِ مشابهی را به ما یادآوری می کند. درجریان بحران های جاری و اخیر افغانستان، ۳۰۰ هزار سرباز ارتش ملی افغانستان که برای حدودا ۲۰ سال تحت آموزش نیروهای نظامی آمریکا و متحدان آن بوده اند، به آسانی در نبرد با گروه شبه‌نظامی طالبان(که حدودا ۷۵ هزار نیروی مسلح در اختیار دارد) شکست خوردند. امری که به معنای واقعی کلمه بیانگرِ ضعفِ قدرت آمریکا در عرصه معادلات منطقه خاورمیانه است.

 

در این راستا، “جو بایدن” رئیس جمهور آمریکا با شدیدترین انتقادها به دلیل رویکردش در خارج کردن سریع و بی ملاحظه نیروهای آمریکایی از افغانستان، رو به رو شده است. با این حال، مسائل زیادی وجود دارند که در مورد آن ها می توان دست به سرزنشِ آمریکا زد به عنوان مثال ایده “ملت سازی” که دولت آمریکا در رابطه با هدفِ حضور خود در افغانستان مطرح نموده، آن هم در مورد کشوری نظیرِ افغانستان که هزاران سال در برابر تهاجمات خارجی مقاومت کرده، از اساس اشتباه بوده است.

 

پس از سقوط کابل و عقب نشینی عجولانه و شتاب زده آمریکا از افغانستان که چیزی قریب به یک تریلیون دلار را بر باد داده، یک سوال اساسی مطرح می شود: در ادامه، منطقه خاورمیانه با چه چالش ها و مسائلی به دلیل قدرت گیری طالبان در افغانستان رو به رو خواهد شد؟

 

در شرایط کنونی کشورهای منطقه خاورمیانه از مراکش تا غرب پاکستان و همچنین از ترکیه تا منطقه حاشیه خلیج فارس و همچنین شاخ آفریقا، با این سوال جدی و اساسی رو به رو هستند. هر گوشه از خاورمیانه و شمال آفریقا، از اثرات رویکرد نادرست و اشتباه آمریکا در افغانستان و متعاقبا اوج گیری مجدد طالبان در این کشور در امان نخواهند بود.

 

*آیا افغانستان در حال تبدیل شدن به یک ویتنامِ جدید است؟

 

به نحو غیر قابل اجتنابی، مقایسه های زیادی میانِ عقب نشینی بی ملاحظه آمریکا از کابل و همچنین صحنه های مشابه در “سایگون” پایتخت ویتنام در ۴۶ سال قبل انجام می شود.

 

از برخی جهات، موقعیت افغانستان نگران کننده تر است زیرا منطقه خاورمیانه درکلیتِ آن با خطر هرج و مرج و ناآرامی های گسترده ناشی از آنچه در افغانستان می گذرد مواجه است. شکستِ ارتش ویتنام جنوبی در سال ۱۹۷۵ ، بر تحولاتِ دولت های همسایه یِ منطقه هند و چین، تاثیرگذاری قابل توجهی داشت. با این حال، تبعات این مساله تا حد زیادی مهار شدند.

 

با این همه، صحنه و عرصه افغانستان کاملا متفاوت است. در حالی که اعتبار و اعتماد به نفسِ آمریکا در ویتنام به چالش کشیده شد، با این حال واشنگتن در آن زمان همچنان قدرت نظامی برتر در منطقه پاسیفیک غربی، قبل از اوج گیری چین بود.

 

در خاورمیانه، یک آمریکایِ ضعیف در شرایط کنونی، به شدت با بحران اعتبار خود رو به رو است و بسیاری از متحدان آمریکا در زمینه اعتماد به واشنگتن، عمیقا دچار بی اعتمادی هستند و به آن تکیه نمی کنند. اگر نگوییم اقتدار آمریکا در خاورمیانه خرد شده باید بگوییم که قویا زیر سوال رفته است.

 

این وضعیت در شرایطی یرای آمریکا ایجاد شده که چین و روسیه به عنوان رقبای بین المللی آمریکا، به نحو قبال توجهی در حال محک زدنِ اراده آمریکا در عرصه جهانی هستند. در خودِ منطقه نیز، ترکیه و ایران به عنوان قدرتهای منطقه ای در حال انجام تلاش های فراوانی هستند تا بتوانند خلا قدرتِ ایجاد شده ناشی از عقب نشینی نیروهای آمریکایی از منطقه و ناکامی آن ها را پُر کنند.

 

پکن و مسکو، بنا بر دلایل خودشان، به آینده افغانستان شدیدا علاقه مند هستند. برای چین، افغانستان فراتر از کشوری است که صرفا با آن مرز مشترک دارد، در حالی که برای روسیه، این کشور نگرانی های تاریخی در مورد اوج گیری افراط گرایی در افغانستان و تاثیرات آن بر دولت های منطقه پیرامونی این کشور دارد.

 

اخیرا چین با رهبران طالبان دیدارهایی را داشته است. وزیر خارجه چین “وانگ یی” با رئیس سیاسی گروه طالبان یعنی “ملاعبدالغنی برادر”، دیدار مفصلی در ماه گذشته در چین داشته است. دیداری که جزئیات آن نیز در رسانه‌ها به نحو گسترده ای منتشر شده است.

 

از سویی باید به پاکستان نیز اشاره کرد که در سال های اخیر به صورت پنهانی و آشکار، حمایت های فراوانی از گروه طالبان انجام داده است. اسلام آباد در شکست های منطقه ای آمریکا فرصت هایی را برای خود می بیند که با استفاده از آن ها سعی می کند تا نقش و جایگاه منطقه ای خود را بیش از پیش برجسته سازد.

 

نباید فراموش کرد که پاکستان روابط نزدیکی نیز با چین دارد و در عین حال برخی اصطکاکات را نیز در روابط خود با ایالات متحده آمریکا تجربه می کند.

 

*تحولات افغانستان چه پیامدهایی را برای منطقه خاورمیانه به همراه خواهد داشت؟

 

آیا القاعده و داعش در قلمرو افغانستان که تحت کنترل طالبان است اجازه فعالیت و اوج گیری خواهند داشت؟ آیا طالبان بار دیگر به عنوان حامی تروریسم فعال خواهد شد؟ آیا بار دیگر طالبان اجازه خواهد داد که افغانستان به مرکز اصلی بازار جهانیِ تجارت مواد مخدر تبدیل شود؟

 

به بیان دیگر، آیا طالبان در رویه های خود ایجاد تغییر می کنند و تعهد می دهند که برای منطقه و جهان تبدیل به تهدید نشوند؟ از چشم انداز آمریکا، خروج سریع آن از افغانستان موجب خواهد شد تا مساله توافق هسته ای ایران، تبدیل به تنها مساله ناتمام آن در خاورمیانه شود. البته این مساله در صورتی صادق است که منازعه فلسطینی‌ها و اسرائیل را کنار بگذاریم.

 

تلاش ها جهت احیا برجام تبدیل به ستون اصلیِ تلاش های دولت بایدن جهت تعامل سازنده تر در معادلات منطقه خاورمیانه شده است. با این حال پیشرفت ها در این زمینه درحال تزلزل هستند. انتخاب “ابراهیم رئیسی” به عنوان رئیس جمهور جدید ایران که دیدگاه های سخت گیرانه ای نسبت به مواجهه با غرب و آمریکا دارد، تا حد زیادی معادله احیای برجام را پیچیده تر کرده است. بدون تردید ناکامی در احیای توافق برجام که دولت آمریکا در زمان “دونالد ترامپ” از آن خارج شد، لایه ای جدید از عدم قطعیت و خطر را به محاسبات راهبردی در منطقه خاورمیانه خواهد افزود.

 

بدون تردید تحولات افغانستان، مساله ای کاملا مهم برای ایران محسوب می شود. ایران روابط پر فراز و نشیبی را با گروه طالبان تجربه کرده است. ایران به طور خاص نسبت به نوع برخورد گروه طالبان با اقلیت شیعیان افغانستان از سوی طالبان، نگرانی هایی را دارد. گروه طالبان با افکار تندرو و سلفی، به طور معمول نمی تواند تشکل و گروهی عادی و طبیعی از سوی ایران در نظر گرفت شود.

 

در جبهه ای دیگر باید گفت که تحولات افغانستان، قویا از سوی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز مورد توجه هستند. قطر میزبان هیات دائمی دیپلماتیک طالبان در دوحه است و اساسا گفتگوهای صلح اخیر این کشور را نیز با دولت “اشرف غنی” و همچنین دولت آمریکا میزبانی کرده است. در شرایط کنونی ثابت شده که گفتگوهای صلح طالبان در دوحه قطر، صرفا تلاشی از سوی آن جهت اوج گیری مجدد و قدرت گیری اش در افغانستان بوده است.

 

عربستان از تحولات چند روز اخیر در افغانستان عمیقا ناراحت است زیرا در راستای منافع آن نیست که اقتدار آمریکا در منطقه خاورمیانه ضعیف شود. با این حال باید توجه کرد که دولت عربستان نیز پیوندهای خاص و تاریخی خود را با گروه طالبان دارد. در سیاست خارجی عربستان سعودی، افغانستان به هیچ عنوان یک بازی با حاصل جمع صفر(بازی که با یک برنده و یک بازنده قطعی همراه است) نیست.

 

در چشم اندازی کلی تر، ضربه ای که اخیرا در افغانستان به وجهه و اعتبار آمریکا وارد شده، برای متحدان عرب آمریکا در خاورمیانه کاملا نگران کننده است. در این میان می توان به نگرانی های مصر واردن اشاره داشت. هر دو دولت، با تهدیدات گسترده ای از جانب افراط گرایی رو به رو هستند و اوج گیری طالبان درافغانستان نمی تواند خبر خوبی برای آن ها باشد.

 

موفقیت طالبان در افغانستان همچنین پیامدهایی را برای پرتنش ترین مناطق خاورمیانه یعنی عراق و سوریه که در هنوز آمریکا در بخش هایی از آن ها حضورنظامی دارد در پی خواهد داشت و این پیام را به آن ها می رساند که شاید با خروج آمریکایی ها از خاک آن ها، این کشورها نیز با چالش ها و توطئه های خطرناکی رو به رو شوند.

 

در لبنان، که با بحران های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی زیادی رو به رو است، بحران افغانستان عملا چشم اندازِ بحران های آن را تیره تر خواهد کرد.

 

در کنار این ها اینطور به نظر می رسد که بی نظمی و ناامنی در خاورمیانه، تا حد زیادی به نفع اسرائیل باشد. با این همه، اسرائیل تبعات ناکامی آمریکا در افغانستان و خدشه دار شدن وجهه و اعتبار آن را در محاسبات راهبردی خود در نظر خواهد گرفت.

 

آمریکا باید از ناکامی خود در افغانستان این درس را گرفته باشد که جنگیدن در جنگ هایی که پای یک دولت ورشکسته در آن ها در میان است، عملا شکست نهایی را برای طرفی که جنگ را آغاز می کند(نظیر آمریکا در افغانستان) به بار خواهد آورد».

 

 

 

*لینک:

 

https://theconversation.com/as-afghanistan-falls-what-does-it-mean-for-the-middle-east-166169

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.