فردا همزمان با انتخابات مهم ریاست جمهوری قرار است انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی و خبرگان و انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز برگزار شود.
برگزاری انتخابات در کشورهای مختلف، صرفاً در قالب تغییر یک فرد تعریف نمیشود بلکه میتواند به تحول یا تداوم سیاستها در حوزههای مختلف نیز منجر شود که زندگی و آینده تکتک افراد جامعه را برای سالهای متمادی تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین برگزاری انتخابات به معنای آغاز فصلی جدید برای یک کشور و رقم زدن سرنوشت مردمان آن است.
نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری گذشته در ایران نیز بیانگر آن است که روسای جمهور تا چه میزان اختیار و قدرت تعیین کنندگی داشتهاند. بهگونهای که بهصورت کلی میتوان گفت سیاست فرهنگی، اجتماعی، خارجی، اقتصادی و … روسای جمهور گذشته مانند محمد خاتمی، محمود احمدینژاد و حسن روحانی تفاوتهای چشمگیر و اساسی با هم داشته است. بررسی و تسری این نگاه به حوزههای خردتر درک تفاوتهای بیشتر را بهتر امکانپذیر میسازد. مثلاً در حوزه مسکن سیاست دولت احمدینژاد و روحانی از اساس دارای تفاوتهای بنیادین و جدی بوده است.
از این بابت باید گفت نامزدی که فردا بهعنوان رئیسجمهور انتخاب میشود سکان اداره کشور را برای چند سال آینده در دست دارد.
البته در حال حاضر شاید کمتر فردی باشد که از وضعیت اقتصادی، معیشتی، اجتماعی و … رضایت داشته باشد اما راهحل کاهش و رفع مشکلات، افزایش مشارکت در انتخابات است تا منتخبان فشار اجتماعی بیشتری را احساس کنند که ناچار میشوند بهترین تصمیمات را اتخاذ کنند. در این صورت تصمیمات دولتمردان و دیگر مقامات نیز از پشتوانه بالاتری برخوردار میشود و حل مشکلات نیز بهواسطه حمایتهای اجتماعی سادهتر میشود. بهویژه آنکه در حال حاضر مشکلات اساسی در کشور وجود دارد که حل آنها مستلزم تشکیل دولتی با حداکثر پشتیبانی است تا بتواند اصلاحات جدی و ساختاری را باقدرت بیشتری بهپیش ببرد.
در مقابل، یاس و ناامیدی و عدم مشارکت مردم در انتخابات منجر به تشکیل دولتی ضعیف و بدون پشتوانه قوی میشود که در مقابل انبوه مشکلات عملاً نمیتواند کاری از پیش ببرد و ممکن است برای جلب رضایت بخشهایی از مردم به سمت انجام اقداماتی بدون کار کارشناسی واقعی گام بردارد. لذا مشارکت فعال اجتماعی قطعاً میتواند به انتخاب نامزدی بینجامد که دغدغه و آگاهی بیشتری نسبت به وضعیت مردم دارد.
البته تمام نظرسنجیهایی که اخیراً انجامشده میزان مشارکتکنندگان را کمتر از انتخابات گذشته برآورد کردهاند. تجربه ثابت کرده قهر با صندوق رأی تأثیری بر اداره امور کشور و زندگی مردم نخواهد داشت. درواقع گوشهای نشستن، عدم مشارکت در انتخابات و طرد صندوق رأی میتواند برای آینده ایران نیز سخت باشد. بهویژه آنکه دشمنان نظام جمهوری اسلامی و ایران همیشه روی این مسئله حساس بودهاند و بیشترین تحریمها و فشارها زمانی صورت گرفته که تصور باطلی مبنی بر اینکه مردم کمتر در میدان حضور دارند و اختلاف داخلی بر کشور حکمفرما شده است.
بنابراین شاید برخی از مردم بهواسطه جریان امور این نظر را داشته باشند که دیدگاههای آن چندان در روند امور موردتوجه قرار نمیگیرد یا به دلیل عملکرد نهادهای نظارتی، برخی از آنها این احساس را داشته باشند که به هیچکدام از نامزدها آنچنانکه بایدوشاید قرابت فکری و گفتمانی ندارند اما آنها میتوانند داوطلبی که به افکار آنها نزدیکتر است یا حتی بهصورت حداقلی در برخی زمینهها با آن اشتراک دارند انتخاب نمایند. در این صورت علاوه بر انتخاب یک فرد بهاندازه سهم و توان خود نیز از روی کار آمدن فرد رقیب که شاید به لحاظ برنامهریزی و سیاسی با آن بیشتر تضاد و افتراق را دارند جلوگیری کردهاند.
بدون شک افزایش میزان مشارکت مردم در انتخابات بیست و هشتم خردادماه میتواند ضمن تقویت مردمسالاری دینی نظام جمهوری اسلامی ایران به حل مشکلات نیز کمک کند و ضمن تقویت اقتدار سیستم سیاسی، نوعی مصونیت برای کشور و قدرت برای دولت آینده به وجود آورد تا بهتر بتوانند مشکلات را حل کنند.
ثبت دیدگاه