همان گونه که در دورههای پیشین رقابت و نزاع گفتمانی بر انتخاباتها غالب بوده است، در این دوره نیز میدان انتخابات، عرصه رقابت و نزاع گفتمانی است. در دورههای پیشین گفتمانهای سازندگی، آزادی، عدالت و اعتدال که برخاسته از خواست و اراده نیروهای اجتماعی بود، توانستند در رقابت با گفتمانهای رقیب بر سر کار بیاند. پرسشی که اکنون مطرح است، گفتمان برتر انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری کدام است؟ آیا در این انتخابات نامزدهای انتخاباتی مرزبندی های گفتمانی دارند؟
علیرغم اینکه تصور اولیه عموم جامعه در طی روزهای اول تایید صلاحیتها این بود که گویی یک گفتمان صرفاً طلایهدار انتخابات خواهد بود، اما این روزها بخوبی میتوان نزاع و رقابت گفتمانی بین نامزدها را دید و حتی برخی نیز مصادره گفتمانی را نیز در دستور کار دارند. پس همانگونه که اشاره شد، این دوره انتخابات نیز نزاع بر سر گفتمان برتر است.
بانگاهی با سوابق، شعارها و برنامههای هر یک از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری میتوان هر یک از آنها را در یک دسته گفتمانی قرار داد که در ادامه میدان انتخابات با اتکا به برنامه ها و شعارهای کاندیداها در قالب گفتمان ها معرفی میشوند:
گفتمان اقتصاد- معیشت:
از کاندیداهای حاضر در این دوره که شعار اقتصادی و معیشتی در سوابق، برنامه و شعارهایشان بیشتر تجلی دارد، آقایان همتی و رضایی هستند. بنابراین اولین عرصه نزاع درون گفتمانی رقابت کاندیداهایی با شعار اقتصاد و معیشت است که هر یک از آنها راه حلهای مختلفی را برای توسعه و انسجام ایران اسلامی ارائه می دهند.
رضایی با طرح ایده «اقتصاد فدرالی» و همتی با ایده «دولت تنظیم گر» تلاش دارند گفتمان برتر را در ساحت امر اقتصادی تعریف کنند، و میدان مناظرات را عرصه گفتگوی اقتصادی کنند. به هر میزان که مناظرات متمرکز بر امر اقتصادی باشد این گفتمان بیشتر دیده میشود و می تواند ذهن مخاطبین را به خودش جلب کند. این دو نفر بخوبی این موضوع را میدانند که برگ برندهشان در طرح ایدههای پرطمطراق اقتصادی است. زیرا شرایط کنونی جامعه ایران پذیرای ایده های اقتصادی است. کاندیداهای این حوزه خوب میدانند سطح مطالبات جامعه کنونی ایران و خصوصاً طبقه متوسط شرکت کننده در انتخابات که در گذشته در یکی از گفتمانهای اجتماعی و سیاسی معنا می شد؛ اما الان محدود به موضوع “اقتصاد و تامین معیشت” است. بنابراین کاندیداهای با شعارهای اقتصادی (همتی و رضایی) هر یک در پی غیریت سازی رویکرد اقتصادی خود از دیگری هستند در این مسیر این دو با نزاع بر سر ایدههای خوب تقریباً انرژی همدیگر را تحلیل خواهند برد و هر دو تلاش خواهند داشت نقاط ضعف همدیگر را بیان کنند.
گفتمان توسعه اجتماعی
آقای مهرعلیزاده نیز با طرح ایده «توسعه اقتصاد اجتماعی» هم تلاش دارد که خود را در این گفتمان با چهره ای جدید جا دهد؛ اما گرایشهای فکر و صحبتهای ایشان به نحوی است که از عرصه گفتمان فوق فاصله می گیرد و گویی بیشتر نوعی «توسعه اجتماعی و دولت رفاه» در ادبیات ایشان پر رنگتر است. از این رو می توان ایشان را پرچمدار «گفتمان توسعه اجتماعی» تلقی کرد به همین خاطر مهرعلیزاده در دیالوگ درون گفتمان اقتصاد- معیشت چندان نمی تواند میدان داری کند و گفتمان رقیب جدی برای دیگر گفتمان ها محسوب نمی شود.
گفتمان سیاست خارجی واقعی (راه سوم)
سعید جلیلی نیز از جمله کاندیداهایی است که در گفتمان «سیاست خارجی واقعی» قرار می گیرد، از آنجایی که در این انتخابات روح غالب نیز نوعی سیاست خارجی متعادل است و همه کاندیداها نیز بر این امر واقف هستند که حل مسائل کشور را نبایستی به مناسبات با غرب پیوند زد، از این رو، گفتمانی که آقای جلیلی در طی این سالها آن را پی گرفته است؛ در این میدان انتخاباتی تقریباً منازعه گفتمانی بر سر آن نیست و گویی «دال تهی» است که برنامهریزی کردن درباره آن نمی تواند ایشان را به گفتمان برتر انتخابات نزدیک کند. هر چند در دورههای پیشین طرح ایده ارتباط با غرب به عنوان راه حل مشکلات کشور از سوی آقای روحانی گفتمان برتر تلقی شد، در این دوره روح حاکم بر گفتگوهای انتخاباتی نه به گفتمان پیشین است و از این نظر تقریباً رقابت گفتمانی جدی در این عرصه شکل نمی گیرد و اگر هم رقابتی ضعیف در این گفتمان نیز ایجاد شود؛ میان دوگانه جلیلی- همتی خواهد بود؛ البته همانطور که گفته شد این عرصه بسیار ضعیف است و جای مانور و غیریتسازی چندانی ندارد.
گفتمان مبارزه با فساد
مهمترین گفتمان رقیب گفتمان «اقتصاد- معیشت» که قدرت غیریت سازی قوی در این دوره دارد، «گفتمان مبارزه با فساد» آقایان رئیسی و زاکانی است (البته صحبتهای اخیر آقای قاضی زاده هاشمی نیز در این رویکرد بیان شدهاست، اما اینکه این اظهارات تا چه حد ضریب نفوذ در جامعه دارد چندان روشن نیست) که ازجمله نشاندارهای مبارزه با فساد محسوب میشوند. این گفتمان نیز از محبوبیت زیادی از سوی طیف های مختلف سیاسی و نیروهای اجتماعی که دل در گرو آرمان های انقلاب اسلامی دارند؛ برخوردار است و تقریباً ماهیتی فراجناحی را یدک می کشد.
وجه متفاوت و بارز این گفتمان به دلیل میزان اثرگذاری مسئله فساد در نظام اداری، سیاسی و اقتصادی کشور است و تاکنون چنین ایده ای در میدان انتخابات این گونه روئیتپذیر نبود و یا حداقل به عنوان یک گفتمان تلقی نمی شد. تا اینکه اخبار مربوط به اختلاسها، رانت ها، انحصارات، عدم شفافیت ها و غیره در طی این سال ها بستری را فراهم آورده است که علی رغم تمام مشکلات اقتصادی و اجتماعی که جامعه را گرفتار و دچار درد و رنج کرده است؛ اما خواستار فسادستیزی و مقابله با بسترهای فسادزا هستند. این در حالی است که باوجود تلاش ها در قانون نویسی و تاسیس نهادهای نظارتی حاکمیتی و شوراهای عالی، همچنان مسئله فساد و صورتهای متنوع آن (اعم از فساد سیاسی، اداری، قانونی، اقتصادی، رشوهخواری، اختلاس، خویشاوندسالاری و لابیگری)، بیش از پیش لایههای مختلف جامعه را به خود درگیر کرده است و گویی دامنه و گستره آن بیشتر نمایان شده است.
تنها در یک بررسی از شاخص ادراک فساد (CPI[1]) که سالانه توسط مؤسساتی چون بانک جهانی و سازمان شفافیت بینالملل منتشر میشود، نمره و رتبه فساد ایران در مقایسه با سایر کشورها از استاندارد بسیار پایینی برخوردار بوده است. به طوری که جایگاه ایران از ۱۳۰ در سال ۲۰۱۷ به ۱۴۹ در سال ۲۰۲۰ در میان ۱۸۰ کشور مورد بررسی رسیده است. علاوه براین؛ وضعیت برخی از شاخص های اجتماعی کشور از قبیل فاصله ۱۶ برابری دهک های پایین با دهکهای بالای درآمدی [۲]، رسیدن ضریب جینی به واحد ۴۰، قرار گرفتن در جایگاه ۹۸ در میان ۱۵۲ کشور از نظر شکاف درآمدی [۳] و پنداشت منفی نسبت به عدالت و برابری در جامعه[۴]، حاکی از وجود نابرابری، فساد و صورتهای گوناگون آن در کشور است. در این زمینه پیمایشهای ملی نیز نشان میدهند که ادارک مطلوبی از مبارزه با فساد در میان شهروندان وجود ندارد، بهطوریکه در حدود ۷۵ درصد افراد جامعه پنداشت منفی از موفقیت نظام در مبارزه با فساد مالی و ارتشاء داشته اند، این در حالی است که فقط ۸ درصد پنداشت مثبت از عملکرد نظام را ذکر کرده اند؛ همچنین این میزان نسبت به سال ۱۳۹۳ کاهش چشمگیری داشته است [۵]. به تاسی از این شرایط است که «گفتمان مبارزه با فساد» در جامعه مورد استقبال و حمایت واقع شده است و نسبت به گفتمانهای رقیب، وجوهی بارز و برجسته داشته است.
اما آنچه اکنون بیشتر محل بحث و منازعه گفتمانی قرار گرفته؛ رقابت گفتمان های اقتصاد- معیشت و مبارزه با فساد است. این دو گفتمان بسترهای لازم برای پذیرش در جامعه را دارند؛ اما این به این معنا نیست که هر یک از این دو گفتمان به تنهایی توانایی اجماع جامعه را داشته باشند و گفتمان برتر تلقی شود. زیرا مسائل و چالش های اجتماعی و اقتصادی کشور به نحوی است که صرف نگاه اقتصادی و یا نگاه اجتماعی فسادستیز نمی تواند به پیکار بحران های جامعه رفت. از این رو پرسش اصلی این است که گفتمان برتر انتخابات ریاست جمهوری توسط کدام یک از جریان های رقیب ارائه میشود؟
گفتمان برتر و منتخب مردم؟
همان گونه که اشاره شد گفتمان برتر در این دوره انتخابات گفتمانی است که بتواند، آرمان های انقلاب اسلامی (مبارزه با فقر، فساد و نابرابری) را به خوبی برای جامعه تشریح و برنامه انتخابی خود را بر آن استوار نماید. برنامهای که هم نگاه ریشه ای به بحران ها داشته باشد به این معنا که بجای تمرکز به عوارض بحران بر ریشهها و بسترهای تولید بحران تمرکز کند و هم برنامه منجسم و مشخص در راستای بهبود وضعیت اقتصادی- اجتماعی جامعه داشته باشد. ازاینرو، به نظر می رسد کاندیداهایی که با شعار مبارزه با فساد با به عرصه انتخابات گذاشته اند در صورتی که بتوانند برنامه منسجمی در حوزه اقتصادی ارائه کنند و مسئلهمندی فساد را با چالش های اقتصادی و اجتماعی در جامعه تبیین کنند؛ گفتمان برتر، محبوب و منتخب در جامعه تلقی خواهند شد. زیرا جامعه بهخوبی بر این امر واقف است که ریشه بحران ها در کشور در مسائلی از قبیل عدم شفافیت ها، نبود نظارت کارآمد، وجود تعارض منافع در نظام تصمیمگیری و اجرا و نبود نظام تنظیمگر قوی است که از جمله مهمترین مصادیق تولید فساد در جامعه هستند. برای همین منظور، تمرکز بر ارائه «برنامههای منسجم و عملیاتی مبارزه با فساد در نظام اقتصادی و اجتماعی» کشور بسیار حائز اهمیت است، از اینرو، می توان گفت گفتمان برتر این دوره از انتخابات، «گفتمان مبارزه با فساد در نظام اقتصادی – اجتماعی در راستای احیاء عدالت اجتماعی و کاهش شکاف طبقاتی» است.
البته ذکر این نکته نیز بسیار مهم است که در شرایط کنونی برنامهها و سوابق هر یک از کاندیدها حکایت از نوعی مرزبندی گفتمانی دارد و هر یک پرچم گفتمانی خود را در دست دارند، اما به نظر می رسد با شدت گرفتن فضای انتخابات، در طی مناظرات و گفتگوها، شاهد «مصادره گفتمانی» خواهیم شد. به نحوی که هر یک تلاش خواهند کرد؛ دالهای مرکزی گفتمانی رقیب را به عنوان دال مرکزی خود قرار دهند. اینجاست که بایستی دیدگاه های جامعه را نسبت به چنین مصادرههایی آگاه کرد و کاندیداهای با مشی گفتمانی تثبیت شده، بایستی بتوانند در طی چند روز آینده، برنامه منسجم و عملیاتی خود را برای جامعه تشریح کنند که از این طریق فرآیند «تثبیت گفتمان در برابر مصادره گفتمانی» ایجاد شود.
ثبت دیدگاه