در پی تحریم های بی سابقه آمریکا علیه ترکیه؛ مردم این کشور در میادین و خیابان های این کشور دلار های خود را به آتش کشیدند؛ حکایت اما در کشورمان طور دیگری رقم خورد!
هم وطنی که هنوز هیچ تحریمی ترتیب اثر داده نشده با تمام اندوخته های خود و با کمک فک و فامیل برای خرید دلار و طلا صف میکشد، آن یکی پیش پرداخت و اجاره بهای موجر بیچاره را زیاد می کند، یکی دیگر که فکر میکند قحطی خواهد شد، زود خانه را با کیسه های برنج و روغن پر می کند و … قبول کنیم چنین حرکت های رفتاری، اقتصاد کشور را از بین می برد .
تحولات ماه های اخیر اقتصاد ایران در تب و تاب تحریم باعث شد عده ای حسابی قیمت دلار، طلا، خودرو و محصولات اساسی مایحتاج مردم را بالا بکشند و به قول معروف آب و روغن قاطی کنند.
در کمال ناباوری بازار بی رونق طلا و سکه همزمان با افزایش قیمت دلار رونق گرفت.
عده ای اصولا ، قشر متوسط و مرفه نشین جامعه را وادار کردند با تمام سرمایه های اندوخته ی خود برای خرید طلا و سکه صف ببندند و افزایش چندین برابری قیمت طلا و سکه را رقم زدند.
قیمت دلار که بالا میرفت برخی با تمام شاهکارهای خود قانون را دور می زدند و به هر طریقی دلار پس انداز می کردند و هنوز هم دلار می خرند .
تقریبا کمتر کسی در کشور پیدا می شود که از تولیدات خودروهای داخلی راضی باشد ولی سخن جالب این است که اگر قیمت پراید ۳۰ میلیون تومان باورکردنی نیست؛ چطور در طول یک ساعت که از بازگشایی سایت فروش سایپا نگذشته به اندازه ۶ ماه فروش پراید در کل کشور همان ماشین به دردنخور به قول دوستان پیشفروش می شود.
این همان رفتارهایی است که در کشور ما به وفور به اقتصاد ما آسیب می زند.
ارزش لیر ترکیه در جنگ اقتصادی آمریکا در مقابل دلار کاهش داشت ولی مردم ترکیه در جلوی صرافی ها و طلا فروشی ها صف بستن تا دلار و طلای خود را بفروشند و ارزش پول کشور خود را حفظ و تقویت کنند.
مردم ترکیه دلارها را در اقدامی نمادین آتش زدند تا بگویند مفهوم اقتصاد پایدار، اشتغال و امنیت اجتماعی را می دانند.
اما شاید در این راه، ما به شکل اغراقآمیزی با افراط گری تمام فقط حرف زدیم و ارزش سنجی نکردیم و فکر کردیم اوضاع بکام است و هیچ !!!
نزدیک به چهل سال از انقلاب میگذرد و نهاد های فرهنگی و انقلابی مسئول بدون هیچ ابتکار خاصی فقط شعار ملی گرایی می زنند و به ظن خود تنها با توجه بر ظاهر تربیت دینی، رفتارهای فردی و اجتماعی نهادینه خواهد شد .
اما هم اکنون ، حکایت این روزهای جامعه نشان می دهد که دغدغه های ملی از سرمایه و منافع ملی گرفته تا فرهنگ اجتماع به سمت منفعت طلبی و سودجویی و گرایش به رفتارهای معارضانه تبدیل گردیده است .
شاید دست اندرکاران سازمان ها و ادارات دولتی از اداره ی فرهنگ و ارشاد گرفته تا تمامی نهاد های فرهنگی دیگر به این نوشته ها ایراد بگیرند ولی گواه همین مطالب :
صف های طولانی خرید دلار و سکه گاها با قیافه های موجه یقه بسته و دیپلمات !!!
نمی توان منکر خانواده هایی شد که هر کدام چندین خودرو ثبت نام کردند !!!
نمی توان منکر خانواده هایی شد که تمام سرمایه ی خود را تبدیل به طلا و سکه کردند!
نمی توان منکر خانواده هایی شد که برای سود چند میلیون، تور مسافرتی خارجی ثبت نام کردند تا ارز دولتی با نرخ مصوب بگیرند !!
ای کاش این تصاویر مسئولین نهاد ها و مراکز فرهنگی را از خواب بیدار کند !
ولی مردم در ترکیه برای حفظ ارزش پول ملی خود دلارهایشان را حتی زیر بالش هم که شده به کنایه ی رئیس جمهورشان فروختند تا ارق یا غیریت ملی خود را نشان دهند .
آنهایی که در ترکیه دلار بجای پرچم آمریکا آتش زدند خیلی هم از قشر مرفه جامعه نبودند؛ این جوانان تربیت شده ی تمامی کانال ها و شبکه های خصوصی و دولتی ترکیه هستند که ما بی قید و بند و فاسد می دانیم .
در همین کشور عزیزمان ایران ! کم نبودند نهاد های دولتی و فرهنگی که ارز دولتی گرفتن برای واردات کالا و با نرخ ارز بازار غیر رسمی معامله کردند .
لیست واردات برخی نهاد ها که واقعا شرم آور بود از خودروهای لوکس گرفته تا عدس و ….
معلوم نیست خودروی لوکس مهم است یا داروها ی بیماران خاص!
چرا کسی جوابگوی آسیب رسانی این نهاد ها و سازمان ها به مردم نیست، سازمان فرهنگی که یک برنامه روتین سالانه اجرا می کند معلوم است خروجیش به چنین جایی ختم خواهد شد و کنش ها و رفتارهای متعارض جامعه را در قبال سیاست و هدف خود خواهد دید .
عملکر دولت محترم تدبیر و امید حتی کمترین شباهتی با دولت ترکیه ندارد .
آیا روحانی حاضر است در هر میدان و خیابانی با مردم از مشکلات سخن بگوید!؟
آیا مشاورین جوان اقتصادی چند نفر می توانند بصورت علنی در کنار رئیس جمهور مشاوره بدهند !؟
رسانه های کشور چقدر می توانند آرامش و اعتماد را به جامعه منتقل کنند !
باید سیستم مدیریت اصلاح شود و خودمان، خودمان را ترمیم کنیم تا کشتی پرتلاطم معیشت اجتماع خود را در دریای پر تلاطم قضا و قدر نسپاریم .
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه