بوجود آمدن بیابان های نمکی اطراف دریاچه ی ارومیه با سکوت کامل و عدم اطلاع رسانی ستاد احیای دریاچه ی ارومیه جان چندین میلیون نفر در استان های آذربایجان غربی ، آذربایجان شرقی ، کردستان و … را تهدید می کند .
هرچه قدر از زمان شروع و پایان یک انتخابات از انتخابات شورای شهر و روستا گرفته تا انتخابات مجلس شورای اسلامی یا ریاست جمهوری بیشتر دور می شویم دریاچه ی رو به موت ارومیه بیشتر فراموش می شود .
هیچ کس پی گیر هزینه های چند صد میلیاردی احیای دریاچه ی ارومیه نیست معلوم نیست ستاد احیا از زمان تشکیل خود تا کنون چه اقدامی کرده است در حقیقت ماجرا آمارها واقعیت ها را درباره ی مرگ دریاچه ی ارومیه نمی گویند واقعیت مرگ دریاچه ی ارومیه است و بزرگترین دریاچه ی کشور دارد به اتمام کار خود می رسد .
خشک شدن دریاچه ی ارومیه خطرات زیست محیطی خود را دارد نمایان می کند گویی طبیعت می خواهد انتقام خود را بگیرد.
جان چندین میلیون موجود زنده در اطراف دریاچه ی ارومیه در خطر می باشد باید هر چه سریعتر عمل و تدبیری از سوی دولت محترم تدبیر و عمل عملی گردد .
ریاست محترم جمهوری دکتر حسن روحانی ۲۰ خرداد ماه ۱۳۹۲ در اولین سفر خود به ارومیه پیشت تریبون گفت دریاچه ی ارومیه نباید با اشک چشم جوانان (شعار مردم ارومیه ) پر گردد . دریاچه ی ارومیه باید احیا گردد …
امروز با گذشت تقریبا ۵ سال از سخنان ریاست محترم جمهوری دریاچه ی ارومیه دارد نفس های آخر خود را می کشد .
ای کاش دریاچه ی ارومیه با اشک های چشم دلسوزان پر گردد
نمایان شدن بیابانهای خشک و مملو از شن های روان که امروزه با گذر از حاشیه ی جاده های دریاچه ارومیه دل هر رهگذری را به درد می آورد در نتیجه بی تدبیری و در حد شعار ماندن وعده های توخالی مسولین محترم می باشد.
ستاد احیای دریاچه ارومیه که به بهانه ی احیای مجدد و جلوگیری از ادامه روند خوشکیدن این دریاچه تشکیل گردید بعد از چندین سال فعالیت بی تاثیر به غیر از برگزاری جلسات متعدد آن هم با صرف هزینه های هنگفت هیچ گونه موفقیتی در این خصوص به دست نیاورده است .
از همان ابتدای تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه کاملا مشخص بود که هیچ گونه احیایی در کار نمی باشد زیرا همان طور که قابل درک می باشد تمامی رودخانه های ورودی به دریاچه ارومیه توسط سدهای چندین میلیاردی که بدون مطالعه احداث گردید مهار گردیده است و ساخت سد و توسعه باغات اگرچه به تنهایی عملی شایسته می باشد اما همین احداث‌ها در صورتیکه بدون درنظر گرفتن مسایل پیرامونی آن و نگاه همه جانبه باشد صدمات جبران ناپذیری مانند خشک شدن دریاچه ارومیه را رقم زده است.
دریاچه ارومیه دیگر خشک شد و ستاد احیا و شعارهای توخالی هیچ کدام نتوانست مانع این موضع شود شاید در سالهای نچندان دور فقط اسمی از این دریاچه در ذهن ها بماند.
بعد از قطع امید از احیای دریاچه ارومیه اینک زمان بیابان زدایی و مقابله با ریز گردها و طوفان های شنی می باشد که جان چندین میلیون نفر را تهدید می کند.
ستاد مقابله با ریز گردها و طوفان های شنی فعالیت های تاثیر گزار خوبی از جمله کاشت نهال در دو سال اخیر صورت داده است اما این تلاشها به تنهایی قادر نخواهد بود جان چندین میلیون نفر را از خطرات طوفان های نمک حفظ کند و مسولین محترم بایستی با اقدام و عمل برای حل این مشکل مهم چاره اندیشه کنند.
دریاچه ی ارومیه
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه