” او مردی متأهل است. چندین سالی می شود که ازدواج کرده است و در سالهای اخیر روابط جنسی فراهمسری را آغاز کرده است. با همسرش روابط جنسی منظمی دارد ولی می گوید که چندان برایش لذت بخش نیست، یعنی شاید از نظر جسمی ارضاء شود ولی از نظر روانی نه. در توضیحات بیشتر میگوید “فانتزی های سکسی” دارد که نمی تواند آن ها را از همسرش طلب کند. بهرحال خانواده است و نمی شود آن را فاش کند ولی شریک جنسی این طور نیست و راحت می توان برایش از فانتزی های سکسی گفت که یا قبول می کند یا خداحافظی می کند و موضوع تمام می شود.”
با ورود و گسترش تلفن های همراه هوشمند در سال های اخیر، جامعه از فیلم و تصویرو عکس جنسی اشباع شده است. جامعه سنتی باورها و ابزارهای خاص خودش را داشت روشن است که این ابزارها در جامعه امروزی جواب نمی دهد ولی جامعه لوازم و باورهای جامعه مدرن و جدید را نیز کسب نکرده است. ما با جامعه ای با گوشی های هوشمند در دست، روبه رو هستیم که از نظر ظاهر و شکل بسیار مدرن ولی اثری از اخلاق و تفکر مدرن در آنها دیده نمی شود و حتی با مفاهیمی چون حریم خصوصی بیگانه هستند. صفحات شخصی برخی کاربران اینستاگرام یا کانال تلگرام، طوفان کامنت های جنسی است. کامنت های که فاش کننده فانتزی ها و خیال پردازی های جنسی متقاضیانی است که از طریق این کامنت ها در جستجوی یک شریک جنسی مهیج هستند. برخی پست های اینستاگرامی را می توان بازارچه های جنسی جامعه ما و آگهی های رایگان حوزه جنسی قلمداد کرد که با خواندن برخی آنها، از تعجب پیشانی چین می خورد. هر چند شبکه های اجتماعی در جامعه ما بار سایر مسائل اجتماعی را بر دوش می کشند که در جای خود به شکل منطقی و علمی حل نشده است، با وجود این جامعه شناسان و روانشناسان نگران جامعه ای هستند که روزی در آن نه اثری از اخلاق باشد و نه اثری از نظارت اجتماعی غیر رسمی. لذا این سؤال پیش می آید که آیا جامعه در حال گذار ما در حال فروپاشی اخلاق جنسی است؟ تغییرات در اخلاق جنسی جامعه کَردی ما چگونه تحلیل می شود؟
اخلاق جنسی قسمتی از اخلاق به معنی عام است. شامل آن عده از عادات و رفتار و ارزش های بشری است که با غریزه جنسی بستگی دارد. اصطلاح” رفتار جنسی” تا دوران مدرن در هیچ زبانی یافت نمی شد، تنها از قرن۱۸ به بعد بود لغت سکسوال معنی و مفهومی گسترده تری یافت شد. به این ترتیب در خلال ۵۰ سال اخیر تعدادی مفاهیم تازه و کاملاً ویژه ابداع و سریعاً جذب اغلب زبان های اروپایی گردید و بعد از کاربردی شدن شروع به گسترش معنی کردند. شکی نیست که تغییرات تدریجی در مفهوم جنسی، تحول در تصوری که مردم از خود داشتند را منعکس می کرد. گذر از کلاسیک به مدرنیته، رشد اقتصادی و پیشرفت تکنولوژی باعث شکل گیری رفتارها و ارزش های تازه ای گردید. رفتار جنسی انسان بازتابی از گرایشات تکاملی اوست در بافت اجتماعی که در آن قرار دارد. بنابراین شناخت لحظه به لحظه آن محیط اجتماعی که گرایشات جنسی انسان در آن تکامل یافته است برای درک رفتار جنسی او ضروری است. در تشریح خصایص هر اجتماعی خواه قدیم یا جدید، توجه به دو عنصر مهمی که وابستگی نزدیکی بهم دارند حائز اهمیت فراوان است. یکی سیستم اقتصادی و دیگری خانواده است. قطعاً تغییرات اجتماعی و اقتصادی بر اخلاق جنسی جامعه تأثیر عمیق داشته و خواهد داشت.
اخلاق جنسی بصورت مختلف، خوب یا بد، برحسب شرایط و اوضاع بر زندگی دوران کودکی و بلوغ و حتی کهولت اثر می گذارد. اخلاق مرسوم فعالیت خود را با اعمال “تابو”های مختلف آغاز می نماید. به این ترتیب بعضی نقاط بدن و برخی اعمال، خصوصیت و کیفیتی پیدا می کند که در جامعه ما به سهولت برای کودکان قابل مفهوم نیست و او مجبور است در خلوت و سکوت برای سؤالات خود جواب پیدا کند چون پاسخ بزرگترها یا طفره آمیز است یا نادرست. پیوند مسائل جنسی با ترس و احساس گناه در ضمیر ناخودآگاه کودک مأوا می گزیند. مسأله تعیین بهترین شکل اخلاق جنسی کاری مشکل و پیچیده و برحسب شرایط مختلف متفاوت خواهد بود. اخلاق جنسی جامعه از چند لایه تشکیل شده است: ۱) لایه ای که قانون مقرر داشته مثل وحدت زن و شوهر و یا تعدد زوجات در برخی کشورها ۲) لایه ای که قانون در آن مداخله ندارد و افکار عمومی و عرف مؤثر هستند ۳) لایه ای که به نظر و قضاوت اشخاص واگذار شده است. مسأله تعیین بهترین شکل اخلاق جنسی مشکل و پیچیده و برحسب شرایط مختلف متفاوت خواهد بود. زیرا اخلاق و رفتار جنسی انسان در چندین مرحله، و در اقسام جهات و سمت و سوهای ممکن رشد می کند. رفتار جنسی بر پایه پتانسیل غریزی بیولوژیکی بیان شده و تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی که خود از دوره ای به دوره دیگر و از محلی به محل دیگر فرق می کند، شکل می گیرد. البته این را باید به خاطر داشت که هم ارزش های جنسی و هم امکانات جنسی مناطق روستایی و شهری با یکدیگر تفاوت دارند. این مسئله در مورد مردم فقیر و غنی، پیر و جوان، تحصیل کرده و بی سواد، زاهد و بی ایمان و حتی در خانواده های با پیشینه فرهنگی و اجتماعی مختلف ،کیفیت این اخلاق در جامعه ای صنعتی و پیشرفته با جامعه ای سنتی و یا اقلیمی با اقلیم دیگر یا حتی در جاهای که از نظر تغذیه باهم فرق دارند، متفاوت خواهد بود و اثرات آن نیز متنوع و مختلف است. لذا مسئله خیلی پیچیده تر و غامض تر از آن است که تصور می شود.
در اینجا توجه ما هم روی بعد فردی و هم اجتماعی خواهد بود که مورد توجه روانشناسان و جامعه شناسان واقع شده است. همچنین لازم است هم به ازدواج و هم به مناسبات جنسی خارج از دایره زناشویی توجه خاص مبذول گردد، زیرا سیستم رایج زناشویی هرچه باشد مناسبات خارج از این دایره نیز متقابلاً تغییر می کند.
افراد در طول رشد خود، با پاسخدهی ها و پیش نویس های جنسی متعددی رو به رو می شوند و آنهایی که به مذاقشان بیشتر خوش می آیند را انتخاب می کنند. انتخاب نهایی که فرد انجام می دهد نتیجه پروسه تعامل و داد ستدی است که به شرایط و موقعیت های بسیاری بستگی دارد و از آنجا که شرایط و موقعیت های افراد از هم متفاوت اند در نتیجه انتخاب آنها نیز متفاوت می باشد. از طرف دیگر در همه جوامع هنجارهایی جنسی وجود دارند که برخی کارکردها را تأیید و تصویب و برخی را منع و نکوهش می کند. اعضای هر جامعه ای این هنجار و ارزش ها را در جریان اجتماعی شدن می آموزند. این هنجارها در فرهنگی های مختلف تنوع زیادی دارند این نشان می دهد که اکثر واکنش های جنسی فطری نیستند، بلکه آموخته می شوند.
عوامل متعددی تغییرات ژرفی در جامعه ایجاد کرده است. بسیاری از ناظران معتقدند که دگرگونی های اقتصادی، اجتماعی موجب بحران جنسی جامعه شده است. جامعه کُردی ما از این قاعده مستثنی نیست. در ریشه یابی این مسئله در این جامعه به نقش خانواده و پیشرفت تکنولوژی و تغییرات اجتماعی می رسیم. انواع خانواده های که در زمان و مکان های مختلف جامعه ما وجود داشته که نقش اصلی را غالباً پدر بر عهده داشته است. در واقع بدون خانواده پدر سالار عفاف زن تأمین نمی شد. محدودیت ها و قیود آن تا اکنون منحصراً بر زنان اعمال شده است. در این سیستم تصمیم ازدواج و تکلیف آن از سوی والدین تعیین می شد و چه بسا داماد آینده هم می توانست نقش داشته باشد. به شکلی می توان گفت عروس خریده می شد و طبیعتاً تعدد زوجات هم پذیرفته شده بود. به طور کلی رسوم زناشویی مرکب از سه عامل بود: عامل غریزی، اقتصادی و مذهبی. که این سه عامل را نمی توان از هم متمایز کرد و تمیز و تشخیص بین امور مذهبی و غربزی امری است دشوار. با پیشرفت تکنولوژی و تغییر شرایط اقتصادی و معیشتی و طبعاً تغییر سبک بخش بزرگی از زندگی جامعه کُردی، برخی ارزش های جنسی قیافه ملالت آور به خود گرفت، اغنیا و حتی طبقه متوسط دیگر فرزندان زیاد و بخصوص تعدد زوجات نداشتند، طلاق امری عادی و سهو و پیش پا افتاده شد، زنان و دختران تحصیل کرده در پی دستیابی به موقعیتی تقریباً نظیر مردان شدند، قدرت و نفوذ پدر مانند گذشته نبود. به عبارتی افکار و تصورات سنتی درباره مردانگی به واسطه آمیزه ای از عوامل مؤثر در تغییرات از بازار کار گرفته تا نرخ طلاق در حال اضمحلال هستند. فرهنگی که در ابتدای امر سعی و تلاشش این بوده که فقط زنان می بایست در جهالت نگهداری شوند (چون جهالت را لازمه عفت و پاکدامن می دانستند) و جامعه پذیرفته بود که دختران و زنان تا آنجا که ممکن است از مسائل جنسی بی خبر بمانند تا شب زفاف که بصورت دردناکی برایشان جلوه می کرد، در حال دگرگونی است. با مهاجرت وسیع از روستا به شهر و با ایجاد تنش در نقش مرد بخصوص در مناطق محروم بر اثری بی کاری، زنان بیش از گذشته مستقل شدند. از طرفی با افزایش دختران تحصیل کرده در کنار پسران، و جایگزین شدن استدلال و اخلاقیات جنسی علمی بجای پندهای دینی و سنتی تغییراتی ژرف در رفتار و هنجارهای جنسی پدید آمد و در دهه گذشته با آمدن گوشی های هوشمند چارچوپ گذشته درحال شکسته شدن است. تا قبل ازاین، در جامعه اساساً، دین به اخلاق جنسی شکل داده بود، کم کم پیش فرض های دینی جای خود را تا حدی به پیش فرض های پزشکی می دهد. در جامعه کنونی ما همراه با اخلاق جنسی گذشته، اخلاق بسیار لیبرال در قبال رفتار جنسی شکل گرفته است که مخصوصاً در دهه اخیر قوت گرفته است. شکی نیست که ایستارهای جنسی طی سالیان گذشته بازتر شده است. در فیلم ها و نمایش های ماهواره ای قبح برخی رفتارهای جنسی از بین رفته است و از طرفی “صنعت پورنوگرافی” الگوهای جنسی و حتی اخلاق جنسی خاصی را در جامعه رایج کرده است که بر رفتار و فانتزی های جنسی تأثیر بسیار عمیقی گذاشته است. به دلیل دسترسی فوق العاده آسان اکثر جامعه به فیلم های پورنوگرافیک با انگیزه تجربه هیجان و یا ایجاد تنوع در روابط خود، بدون توجه به آسیب های جدی آن، رفتار و اخلاق جنسی دستخوش تغییرات منفی در جهت هنجار گریزی اخلاقی و بیماری های روحی شده است. تبعات مهم دیگر پورنوگرافی علاوه بر اعتیاد پورنو و شرطی شدن، مشابه سازی است بدون در نظر گرفتن این مسئله که این آثار تجاری هستند و بخشی از صنعت فیلمسازی که تولیدکنندگان آثار به رقابت حرفه ای اهمیت می دهند نه واقعیت طبیعی بین زوجین. با توجه به بحران اقتصادی کنونی جامعه و استرس و اضطراب ناشی از فردای نامعلوم، مشکلات مالی، دعوا و حتی اختلاف سلیقه های زوجین و بالا رفتن سن ازدواج در جوانان عمدتاً تحصیل کرده بیکار، پورنو بعنوان یک نسخه یا دستور قابل استناد مورد استفاده قرار می گیرد. در نتیجه افراد متأهل و جوانانی که امکان ازدواج برایشان میسر نیست با روی آوردن به پورنو و حتی فیلم و سریال های ماهواره ای به دنبال اشخاصی متنوع برای برقراری ارتباط جنسی می روند (تعمیم به هر دو جنس). در پی تکمیل توضیحات در روابط جنسی مردان متأهل جامعه ما که عموماً پایگاه اجتماعی و اقتصادی بهتری نسبت به جوانان تحصلکرده بی کار و مجرد دارند، و در پی تحلیل مثالی که در ابتدای نوشته آورده شد، به توضیح عقده “مریم – فاحشه ” می پردازیم. گویی بیشتر این مردان کلیشه ای درباره ای زنان ساخته اند. زنان یا از نظر جنسی شرو شور دارند و یا منفعل اند. درواقع آنان در ذهن خود دو قطب ساخته اند: قطب مریم و قطب فاحشه. از نظر آنان زنانی که در قطب مریم قرار می گیرند قابل احترام هستند و زنانی که در قطب فاحشه قرار دارند از نظر جنسی جذاب اما به درد زندگی نمی خورند. در واقع در یک طرف صفت مادر ی و پاکدامنی قرار دارد در طرف دیگر صفت هوس انگیزی. فروید که اولین بار از این عقده نام برد اعتقاد داشت این عقده ریشه در کودکی دارد که کودک پسر ،زن ایده آل خود را از مادری الگو برداری می کنند که هیچ وقت در مقابل فرزند شیطنت جنسی اش را آشکار نمی کرد. برخی محققان عقیده دارند در دنیای امروز این عقده در دوره نوجوانی شکل می گیرد که به دلیل دسترسی راحت به فیلم سکسی، نوجوانان با دیدن تصاویری ستاره های پورنو، شهوت و هوس انگیزی را نه در خانواده بلکه در همان عرصه ها جستجو می کنند. درواقع حساب فانتزی های سکسی را از خانواده جدا می کنند. این الگو به بزرگسالی منتقل می شود و با ایجاد روابط فرا زناشویی تحقق پیدا می کند. براساس آنچه گفته شد مانند جامعه شناسان می توان با اطمینان بیشتری درباره ارزش های عمومی مربوط به گرایش های جنسی سخن گفت تا کرد و کارهای خصوصی در این زمینه. تحقیقات آلفرد کینزی در این مورد برای اکثر مردم شگفت آور و برای بسیاری تکان دهنده بود زیرا اختلاف عمیق میان توقعات از رفتارهای جنسی عمومی و رفتارهای رایج و بالفعل جنسی بر ملا شد. این شکاف میان ایستارهای مورد پذیرش عمومی و رفتارهای واقعی که از فیلم های پورنوگرافیک الگو می گیرد و یافته های کینزی مؤید آن است احتمالاٌ در جامعه ماعمیق تر شده است. مرحله ای از آزادی جنسی کمی قبل تر از رواج شبکه های اجتماعی، یعنی زمانی که جوان ترهای تحصیل کرده احساس کردند از قواعد اخلاقی خشک و دست و پا گیر سنتی حاکم بر نسل های پیشین رها شده اند، رفتار و اخلاق جنسی احتمالاٌ به میزان زیادی تغییر یافت. اما درباره اخلاق جنسی و رفتار و گرایش های آن به سیاقی که امروزه متداول شده، آشکارا بحث و تحلیل نمی شود گویا کسانی که به روابط و اخلاق جنسی مبادرت می کردند که هنوز در سطح عمومی قویاٌ با آنها مخالفت می شود، اعمال خود را مخفی می کردند و خبر ندارند دیگران چه حد نیز همین کارها را انجام می دهند. دوره تساهل آمیزتر زیر سایه تکنولوژی ارتباطی، ایستارهایی را که رک و صریح اظهار می شوند را به واقعیت های رفتارهای نزدیک تر کرده است. به نظر می رسد انقلاب ارتباطی و صنعت پورنوگرافی هنجارهای جنسی موجود را زیر پا گذاشته و لذت جنسی را از تولید مثل جدا کرده است. نتایج تحقیقات در جوامع مشابه نشان می دهد تغییرات و تحولات مهمی به وقوع پیوسته است، آگاهی وسیع در مسائل جنسی نوعاٌ در سنین پایین تر از نسل های پیشین شروع می شود که در گروه نوجوانان به اندازه بزرگسالان کامل و متنوع است. هنوز هم معیارهای دو گانه حاکم است اما نیرو و قدرت سابق خود را از دست داده است. یکی از مهمترین تغییرات این بوده است که زنان در روابط خویش انتظار رسیدن به لذت جنسی را دارند و فعالانه آن را می جویند. آنها انتظار دریافت و نه فقط ارائه ارضای جنسی را دارند، پدیده ای بنا بر استدلال لیلین رابین نتایج و پیامد های عمده ای برای هر دو جنس دارد.
در پایان باید اذعان کرد تحقیقات رفتار و اخلاق جنسی آکنده از دشوارهای گوناگون است و ما هیچ نمی دانیم حتی در جوامع غربی مردم تا چه حد درباره زندگی جنسی خود حقیقت را به محقق می گویند زیرا همیشه تمایل زیادی برای پنهان کردن جنبه های مسائل جنسی وجود دارد. بنابراین درباره هیچ یک از ابعاد اخلاق جنس و رفتار جنسی نمی توان مطمئن باشیم. قطعاٌ این نوشته کوتاه نمی تواند زوایای مختلف موضوع را نشان می دهد ولی شاید با بحث در این مورد بتوان توجه ها را به آنچه در حال رخ دادن است، جلب کرد. زیرا با رسیدن به خود آگاهی و رو به رو با واقعیت های موجود می توان فرهنگی سالم را پی ریزی کرد.
دکتر پریسا کبیری نژاد
ثبت دیدگاه