جاده های سیلوانا استاندارد نیست! قبول؛ چاله دارد چوله دارد و مدت هاست وعده روکش آن به فراموشی سپرده شده است این هم قبول! اما همگی نیک میدانیم وضعیت جاده ها تنها دلیل تصادفات و سانحه های مکرر و روزانه در جاده های این بخش پرجمعیت و استراتژیک نیست!
فرهنگ رانندگی و رعایت قوانین، گمشده ی جاده های بخش سیلوانا هستند! گویی رانندگی برای برخی از شهروندان این بخش در سرعت و سبقت های غیر مجاز و رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی تعریف شده است و جالب اینجاست از انجام تمام این کار ها لذت می برند و آن را یک توانمندی و هنر به حساب میاورند!
آمار تصادفات در این منطقه لحظه به لحظه بروزرسانی می شود! همین چند ساعت قبل خودرویی با سرعت غیرمجاز در سه راهی راژان حصار میدان را درنوردید و راننده آن نیز راهی بیمارستان شد!
شب که فرا می رسد برخی از شهروندان با اصرار بر حرکت کردن با نوربالا آرامش را از جاده ها وسایر رانندگان می گیرند!
با تفاسیر فوق آمار بالای تصادفات در بخش سیلوانا منطقی به نظر می رسد! دست کم روزانه یک تصادف در قالب برخورد ماشین ها بایکدیگر، واژگونی یا زیرگرفتن افراد در رسانه های محلی این بخش مخابره می شود و مشخص نیست تا به کی ما رعایت فرهنگ رانندگی را جدی خواهیم گرفت!
علی رغم وضعیت نااستاندارد برخی از نقاط جاده های مواصلاتی بخش سیلوانا به باور نگارنده این بار توپ در زمین مردم است! اگر شهروندان به یکدیگر رحم نکنند! اگر عدم رعایت قوانین را هنر و قابلیت ویژه برای خود برشمرند! اگر کمی پدال گاز را کمتر فشار ندهند و صد ها اگر دیگر! حتی اگر جاده های آلمان را به بخش سیلوانا بیاوریم باز حکایت تصادفات و سوانح رانندگی همین آش و همین کاسه خواهد بود !
براستی وقتی با سرمستی پدال گاز را می فشاریم به اشک های خانواده خود و دیگران فکر می کنیم!؟ چند نفر دیگر باید در این جاده ها جان دهند و چند خانواده دیگر باید به داغ جگر گوشه هایشان بنشینند تا ما قوانین رانندگی را رعایت کنیم!
اگر فکر کردید تشخیص بنده در سهم بیشتر رانندگان در سوانح جاده ای نادرست است توجه تان را به آمار زیر جلب میکنم:
بر اساس نظر کارشناسان به طور کلی هر تصادفی که صورت می‌گیرد بر اثر ۴ عامل انسان، جاده، وسیله نقلیه و محیط صورت می‌گیرد، جاده‌ها و راه‌های کشور ما در بسیاری از مناطق کشور به خصوص در مناطق کویری، جنگلی و کوهستانی با ایرادهای بسیار جدی ساختاری مواجهند که برخی از این مشکلات اصلاح‌پذیر نیست و نیازمند تغییر زیر ساخت‌ها است، در حالی که باید بدانیم جزای یک اشتباه رانندگی مرگ نیست و جاده باید فرصت جبران اشتباه را به راننده بدهد.
بر اساس آمار و بررسی میزان عوامل تاثیرگذار در تصادف‌های کشور، ۵۲ درصد انسان، ۳۰ درصد مشکلات جاده‌ای و ۱۳ درصد نقص فنی خودروها در تصادفات رانندگی نقش دارند.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده توسط کارشناسان اداره راهور پلیس راهنمایی و رانندگی در سال ۹۳ نزدیک به ۱۵۶ هزار تصادف در جاده‌های کشور ثبت شده که ۵۴ هزار مورد تصادف که نزدیک به یک سوم کل تصادفات را تشکیل می‌دهد مربوط به عوامل ناشی از مشکلات مربوط به جاده‌ها بوده است.
در این میان حدود ۸۱ هزار تصادف که نزدیک به نیمی از کل تصادفات جاده‌ای سال ۹۳ را شامل می‌شود ناشی از اشتباهات انسانی وعلی الخصوص سرعت و سبقت غیرمجاز بوده است!
وضعیت نامناسب حوادث جاده‌ای کشور ما باعث شده بانک جهانی در بررسی و مطالعات خود، وضعیت حوادث جاده‌ای ایران را بحرانی عنوان کند، بر اساس اعلام پژوهشکده بیمه مرکزی ایران، کشور ما از نظر تصادفات ناایمن رانندگی در بین ۱۹۰ کشور جهان، رتبه ۱۸۹ را به خود اختصاص داده و از این جهت، تنها کشور سیرالئون در غرب قاره آفریقا است که وضعیت نامناسب‌تری نسبت به ایران دارد.
تحقیقات علمی و عملی نشان داده که چنانچه خودرویی با سرعت ۳۰ کیلومتر در ساعت یا کمتر با عابری برخورد کند فرد مضروب تا ۹۵ در صد شانس زنده ماندن دارد و اگر این سرعت به ۴۵ کیلومتر بر ساعت برسد شانس زنده ماندن عابر کمتر از ۵۰ درصد می شود، عابر پیاده در تصادف با خودرویی که ۸۰ کیلومتر در ساعت سرعت دارد به طور تقریبی اصلاً شانسی برای زنده ماندن ندارد!
در همین راستا مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده‌ای آذربایجان غربی در گفتگو با رسانه ها اعلام کرد که سرعت و سبقت غیر مجاز بیشترین تخلفات خودروهای متردد در جاده‌های استان است!
همگی شعار دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن را بار ها شنیده ایم و گاهی آن را بر زبان خود و در قالب نصیحت به دیگران از آن بهره برده ایم اما هنگامی خود پشت فرمان قرار میگیریم به کلی این اصل را فراموش میکنیم! اگر هرکدام از ما به سهم خود چه در هنگام رانندگی و چه در آگاهی بخشی به اطرافیان خود فرهنگ رانندگی را رعایت کنیم و یا آن را گوشزد کنیم بی شک شاهد کاهش محسوس سوانح جاده ای و آمار مرگ ومیر ناشی از آن در جامعه مان خواهیم بود.
انتهای پیام
ثبت دیدگاه