وقتی اخبار شبکههای فارسی زبان ضدمردمی و ضدمیهنی را در چند ماه گذشته در فضاهای رسمی و مجازی و حتی گاهی اوقات بازتاب آنها را در برخی رسانههای داخلی تورق میکنیم، شاهد حرکت خزنده و جریانسازی رسانهای دشمن با موضوع دریاچه ارومیه خواهیم بود.
دشمنان مردم ایران با اتکا به تئوریهای لنگان رسانهای خود از جمله «برجسته سازی و چهارچوببندی»، ضعفهای طبیعی، کاستیها و حتی ملاحظات کارشناسی در دو سه ماه گذشته در مورد دریاچه ارومیه هر روز سعی در تضعیف نظام و تخریب امید مردم داشته است که بیان آن خالی از لطف نیست.
در روزهای اخیر کلید واژه «دریاچه ارومیه» و «بارشها» عموماً محور و خط اصلی تخریب نظام بود و در واقع چارچوب اصلی اخبار با پروژه ناامیدسازی و برجستهسازی روی ناکارآمدی نظام قرار گرفته است.
قطعاً انتشار گسترده خبر ترسالی را به یاد دارید، اتفاقی که محقق نشد و این شد دستمایه نخستین حرکت برای انحراف افکار عمومی که در آن تصاویر دو طرف مرز ایران و ترکیه و سطح بارشهای زیاد در آن سوی مرزهای ایران را برجسته کردند و سعی داشتند با بالا آوردن موضوع غیرواقعی هارپ ابتدا مسئولین را وادار کنند که عدم بارش را کار دشمن بخوانند تا در روز موعود و بعد از بارش های گسترده بیسوادی و عدم دلسوزی آنها برای ایران را فریاد بزنند و از سوی دیگر با استفاده از تئوری کاشت، تکنولوژی و قدرت دشمن را در اذهان عموم مردم ایران بزرگ جلوه دهند.
این درحالی بود که روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست مطابق وظیفه ذاتی خود بلافاصله و در کمتر از چند ساعت پاسخگویی به آن را آغاز کرد و معاون رییس جمهور که یکی از متخصصترین افراد در حوزه محیط زیست با تحصیلات عالی دانشگاهی از دانشگاههای معتبر جهان است نیز بلافاصله ادعای تاثیر هارپ را تکذیب و جریان رسانهای روابط عمومی را با ماموریت دادن به یک تیم علمی جهت بررسی و گزارش در خصوص شایعات به مردم، تکمیل کرد.
اما دشمن مجهز به علم ارتباطات دست از کار نکشید و بلافاصله عکس های هوایی پراکندگی ابرها روی دریاچه ارومیه را بهانه تخریب دوباره کرد و از آنجایی که طبق نظریه خبر بد CNNاخبار بد قابلیت بیشتر دیده شدن دارد، عکس های هوایی، کارشناسان خیالی و علمای علم «ازهردریسخنی» دست بکار شدند و تولید گاز متان و ایجاد گرمایش در لایههای جو و جلوگیری از تشکیل ابرها را دست مایه ناامیدی مردم قرار دادند اما هر آدم عاقلی با خود می گفت چرا نظام و دولت باید از قصد دریاچه ارومیه را خشک کند؟
اتاق فکر دشمن این نیرنگ را نیز کافی ندانست و به همین منظور نقشه دشمن رفته رفته برای ما به عنوان ناظران افکار عمومی مشخص می شد. انتشار عکس استخراج نمک که بیش از ۲۰ سال برای تولید شیشه در مراغه از آن استفاده میشد با عنوان برداشت لیتیوم از دریاچه ارومیه توسط چین برجستهسازی شد. اما چرا لیتیوم، کشف لیتیوم در ایران در سالهای گذشته نقطه مزیت برای ایران تبدیل شده است. ماده ای بسیار گرانقیمت و قدرتساز برای نظام، حالا چرا چین، هیولا سازی از چین، قرارداد بلند مدت سرمایه گذاری با این کشور نیز در سالهای گذشته به نقطه ای تبدیل شده که امید مردم را برای مقابله با تحریمها و فشار آمریکا افزایش داده است و در واقع سرمایه گذاری خارجی که روزی نقطه قوت ایران بود امروز باید برای ساخت دوگانه بین ملت و دولت تبدیل به نقطه ضعف گردد و دشمن با انتشار و استفاده منفی از مولفه های قدرت ایران تقابل قدرت نظام و نفع مردم را در اذهان میکارد.
دوگانهای که هر دو به نفع مردم است اما دشمن سالهاست سعی دارد ملت و دولت را از هم جدا کند! که این سنگ هم با حضور فوری خبرنگاران رسانههای جمعی در محل برداشت نمک و دلایل علمی به سنگ خورد هر چند طبق نظریه تاثیرمنفی CNNجریان سازی رسانهای ما هر چند با جریان اصلی مبارزه می کند ولی در نهایت در ذهن فرد بعنوان یک فکت غیرقابل قبول مینشیند و در صورت حتی شنیدن یک خبر غیرموثق دیگر با همین برجستهسازی و چارچوببندی متاسفانه در ذهن مخاطب تاثیر خود را خواهد گذاشت!
اما حرکت بعد جدیتر ادامه یافت؛ کلیدواژه مالچ برای ما محیط زیستیها و دوستداران طبیعت یعنی پایان حیات و تنوعزیستی یعنی نقطهای غیرقابلبازگشت یعنی تمام! دشمن با خوراک داخلی سعی در برجسته سازی تحقیقات درباره استفاده از نوعی خاکپوش و مالچ طبیعی دوستدار طبیعت در فضایی ناچیز از حاشیه دریاچه ارومیه کرد و آن را به عنوان پایان کار دریاچه برجسته کرد که در همان ساعت اولیه روابط عمومی سازمان پاسخ درخور به این مطالب ارائه کرد و در نهایت مانع خبر سازی دشمن شد!
همه این جریانسازیهای دشمن برای این بود که بگوید آهای ملت ایران، نظام اسلامی دشمن شماست! برای مولفههای قدرت خود از خشک کردن دریاچه ارومیه گرفته تا برداشت لیتیوم و به تبع آن طوفانهای گردوغبار نمکی حاصل از دریاچه و غیره را انجام میدهد و هیچ توجهی به ملت خود ندارد.
اما امروز با بارشهای مداوم و لطف و برکت الهی مشخص شد نه هارپ موضوعیت داشته، نه جنگ ابرها، نه لیتیوم برداشت میشده، نه قصدی برای خشکاندن اکوسیستم دریاچه ارومیه وجود داشته و امروز خوشبختانه دریاچه به تراز آبی یک میلیارد و ۴۰۰ هزار متر مکعب رسیده و رهاسازی آب سدها که برای آشامیدن مردم در فصل گرم ذخیرهسازی میشود، باعث شده دریاچه جان تازهای بگیرد هرچند به احتمال فراوان با تبخیر آب در فصل گرم دوباره شاهد جنگ رسانهای خواهیم بود و اما امیدوارم با تغییر کشت حاشیه دریاچه ارومیه و بستن چاههای اطراف آن دریاچه دوباره جان تازهای بگیرد.
اما هدف از نگارش این یاداشت این بود که مردم بدانند دولت و ملت ایران وقتی پیروز است که یک دل باشد و تفرقه، تفرقه افکنان را شناسایی و در جهاد تبیین اقدام کند، ضعف بودجهای و امکاناتی سازمان حفاظت محیط زیست بر کسی پوشیده نیست و به تبع آن روابط عمومی سازمان از ضعف بودجه و نیروی انسانی نیز به صورت همزمان رنج میبرد اما رسانههای مستقل مردمدوست با هر گرایش سیاسی، فعالین فضای مجازی باید با استفاده از همه ظرفیتشان به کمک ما بیایند تا جلوی این سم مهلک گرفته شود و ناامیدی ملت ایران به امید تبدیل شود.
میثم سعیدی؛ مدیرکل روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه