پاسدار شهید «عبدالسلام حاجی زاده» سال ۱۳۴۱ در روستای «راژان» چشم به جهان گشود. با توجه به نبود امکانات آموزشی در روستا از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان دوران کودکی به شغل کشاورزی و چوپانی مشغول شد. ۲۱ ساله بود، ازدواج کرد. بسیار مهربان، متواضع و فروتن بود و عاشق قرآن کریم و مصمم در یادگیری آن بود. با آغاز جنگ تحمیلی با عشق به میهن و دفاع از ارزشهای عالیه اسلام از طرف سپاه به خدمت زیر پرچم عزیمت نمود. سرانجام پس از رزمی بی امان با ایادی استکبار و مبارزه با گروهکها و احزاب مخالف اسلام در چهاردهم شهریور سال ۱۳۶۶ در منطقه سیلوانا – دیزج درحین درگیری با عناصرگروهک ضدانقلاب به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
«مگر عزت و شرف و ارزشهای انسانی گوهرهای گرانبهایی نیستند که اسلاف صالح این مکتب عمر خود و یاران خود را در راه حراست و نگهبانی از آنان وقف نمودند؟» (امام خمینی (ره))
پاسدار وظیفه شهید معظم «عبدالسلام حاجی زاده» سوم مرداد ۱۳۴۱ در روستای «راژان» از توابع شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود و دوران طفولیت خود را مانند همه کودکان این سرزمین در کنار پدر و مادرش سپری کرد و تربیتی نیکو یافت. پدرش کشاورز بود و تلاش و زحمت بسیاری برای تامین مخارج و امرار و معاش خانواده می کشید. عبدالسلام زحمات و از خودگذشتگی های پدر را دیده بود و خوب می دانست که باید همیشه کمک حال پدر و خانواده باشد.
عبدالسلام با توجه به نبودن امکانات آموزشی و مدرسه در روستا و منطقه محل زندگیش از نعمت تحصیل و سواد آموزی محروم ماند و از همان دوران کودکی به شغل کشاورزی و چوپانی مشغول شد.
در سال ۱۳۶۲ زمانی که جوانی ۲۱ ساله بود، ازدواج کرد و بعد از مدتی با به دنیا آمدن فرزندانش شیرینی زندگیش بیشتر شد. ماحصل این امر مقدس یک فرزند دختر و یک فرزند پسر بود.
شهید از نظر اخلاقی بسیار مهربان، متواضع و فروتن بود و با دوستان، آشنایان و خانواده خویش بسیار خوب و خوش رفتار، صمیمی و خونگرم بود، به طوری که نمونه و الگویی برای اطرافیان و خویشان شده بود. از نظر اعتقادی نیز فردی محکم و استوار بود. هیچ وقت نماز خواندن را ترک نکرد و برای آمدن ماه رمضان و روزه گرفتن لحظه شماری می کرد. عبدالسلام عاشق قرآن کریم و مصمم در یادگیری آن بود او علیرغم اینکه از داشتن سواد محروم بود هیچ وقت دست از تلاش برای یادگیری کلام الله مجید بر نداشت.
با آغاز جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران به خاطر عشق به میهن و دفاع از ارزشهای عالیه اسلام به خدمت زیر پرچم عزیمت نمود و از طرف سپاه پاسداران در مناطق مختلف عملیاتی مشغول به خدمت گردید. ایشان که فردی شجاع و غیور بود، بسیار علاقه داشت که در جبهه های جنوب با کفار بعثی بجنگند، ولی خدا خواست که او را در کردستان به حضور بپذیرد و لذا به کردستان اعزام شد و با اشرار و احزاب منحرف به مبارزه پرداخت.
او پاسدار رشید اسلام بود که با جان و دل از اسلام و میهن دفاع نمود و سرانجام پس از رزمی بی امان با ایادی استکبار و مبارزه با گروهکها و احزاب مخالف اسلام در چهاردهم شهریور سال ۱۳۶۶ در منطقه سیلوانا – دیزج از توابع شهرستان ارومیه درحین درگیری با عناصرگروهک ضدانقلاب به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
ثبت دیدگاه