چند مورد ناهنجار و آزاردهنده این روزها در مملکت مخصوصاً در مناطق محروم و پرجمعیت شهرها مثلا خیابان ولی و علامه مجلسی و اسلام آباد و حسین آباد و بابا ساعی و … شهر ما ارومیه، و در سایر شهرهای مملکت مشاهده می شود که احساس میشود عمدی در کار است تا نارضایتی عمومی را تشدید کنند:
۱. عابر بانکها و داخل بانکها فاقد پول نقد هستند!… بانکها پول ندارند و مردم گاه برای گرفتن ده هزار تومان برای کرایه تاکسی درمانده شده اند
مردم پایین شهر با اتوبوس ، تاکسی رفت و آمد می کنند ،عابر بانک ها پول نقد یا نمی دهند یا بسته شده اند ، تو را خدا بداد مردم پایین شهر برسید
چرا چندین سال از دهه گذشته حق برداشت فقط ۲۰۰هزار تومان است ، ای مسئولان نگذارید پول مردم را بانک ها هرمی وار بخورند و تابستان زیر کولر گازی کارمندهایشان سوسول بازی دربیاورند و زمستان زیر گرمای کولر گازی به شما و مردم با کت و شلوار طاقچه بالا بیاورند
وضعیت یک نفر کارمند معمولی بانک به خدا از مهمترین و خطرناک ترین شغل فرد فعال در نهاد های انتظامی ، نظامی و امنیتی خیلی بالاست این را هم که کور نیستید ، لطفاً درک نمایید
۲. نانواییها مردم را درمانده کرده اند و در راه اندازی کار مردم انگار عامدانه کمکاری میکنند و مردم عادی در صف طولانی نانواییها هر چه از دهنشان بر می آید نثار مسئولان نظام و خود نظام میکنند! یعنی اهداف دشمنان نظام تامین میشود
البته به نظر میرسد مهمتر از این موارد جزئی، این است که احساس می شود در این مملکت مسئول و متصدی و مدیری وجود ندارد!! نه رئیسی، نه وزارتخانه و وزیر مسئولی، نه استانداری، نه فرمانداری، نه شهرداری، نه شورایی، نه نماینده ای، نه بلندگویی، نه تریبونی، نه ناظری، و ….
و بدتر از همه اینکه احساس میشود خود مسئولان متصدی و مجری قوانین در این مُلک با همه قوا بسیج گشته اند تا شرایط یک زندگی عادی و زیر خط فقر را هر چه بیشتر بر ملت سختتر و سنگینتر کنند، ملتی که علیه ظلم انقلاب کرده اند و برای دفاع از خاک و نظام و ناموس و هستی شان شهید و جانباز داده اند 🇮🇷 …
امروز سطح ملت را در حد تعیین قیمت تخممرغ نگهداشتن و … و از آن طرف افزایش سرسامآور قیمت ارز و قیمت خودرو و افزایش افسارگسیخته قیمت همه کالاهای اساسی و حق دارو و درمان و تیغ زدن مردم توسط بعضی پزشکان تاجر مئاب و … و غیر قابل تحمل شدن حق حیات در ایران و محرومیت روزافزون مردم از شرایط عادی زندگی ابتدائی … به یک فاجعه ملی در تمام ابعاد آن تبدیل شده.
در آستانه عیدهای تاریخی ماههای معنوی رجب و شعبان و عید اسلامی – ملی نوروز هم هستیم. واقعیت این است که مردم از خیر حرفهای مفت مدیران دولتی مجری قانون در مملکت – از صدر تا ذیل – گذشتهاند و میدانند که امیدی به وعدههای سر خرمن این عزیران انقلابی نیست!! … اما فاجعه و بلکه عمق فاجعه آنجاست که مردم هر روز بیشتر از روزهای گذشته نگرانِ خود و مملکت و نسل جوان خویش می شوند!… یعنی امید به اقدامات مثبت دولت و مجلس، جای خود را به بیم دائمی و نگرانی مرگآور از ناحیه خرابکاری عامدانه یا جاهلانه این مسئولان داده! … متوجه هستید؟؟! مردم به جای امیدبستن به وعدههای دولتمردان، از وعدههای آنها میترسند! این ناامیدی ملت هم ناشی از ناشیکاری یا کجسلیقگی دولتیهاست … ما آیه یآس نمیخوانیم اما درست هم نیست که ساده لوحانه امید واهی برای مردم بتراشیم! … با که باید گفت که امروز همه چیز بر عکس شده و “نگرانی” جای “امید” را در دل و دیده مردم میگیرد! … و این آغاز فاجعه است، تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال؛ خواه بخند خواه بنال … واقعیت این است …
گرچه ما مجلس شورای ملی و اسلامی به نفع ملت و کشور و “مجلس در رآس همه امور مملکت” نداریییم از دهها سال پیش … اما امروز بدبختانه انتخابات هم نزدیک نیست تا برای دفاع از حقوق مردم مدعی العمومهایی توخالی و شعارمحور و پر رو، برای جذب رای مردم ساده دل همه جا را پر کنند و جار بزنند: ای داد و ای هوار! از حقوق پایمال شده مردم! .. و کسی هم نباشد که در پاسخ بگوید تو که چندین دوره مجلس را اشغال کردی، جز افزایش قیمتها و افزایش تعداد بیکاری و کاهش ازدواج و کاهش نسل. چه تحفهای برای مردم آوردی ایها النُّمایَندَع
ما هیچ. شما چی؟ غیر از این واقعیت که گفتیم میبینید؟ مثلا تثبیت قیمتها؟ افزایش همزمان دستمزدها و قیمتها؟ ارزان شدن کالایی؟.. هان؟ شما چه میبینید؟!
این دیگر ربطی به آشوبگران بی حیا و مخالف حجاب و اغتشاشگران بسیجیکُش و رسانههای سعودی و انگلیسی و آمریکایی که ندارد! … دارد؟
🔹با اجازه خواجه:
شهر خالی ست ز مسئول، خدایا بفرست
یک نفر آدم مسئول که کاری بکند
#میرزاسرگردان
ثبت دیدگاه