در روزهای اخیر شاهد افزایش قیمت بلیط پروازهای تهران-تبریز-تهران بودیم اما وقتی فقط چندروز مردم از پروازهای غیرضروری اجتناب کردند و چند هواپیما با صندلیهای خالی پریدند، قیمتها نصف شد.
بهنام عبداللهی*: چندروز پیش بود که شاهین صمدپور مستندساز، برای تهیه فیلم و گزارشی از یک کودکآزاری در شهرستان مرند آذربایجان شرقی، به این استان سفر کرده بود. او از هواپیمای تهران-تبریز که با صندلیهای خالی پرواز میکرد، فیلمی در فضای مجازی منتشر کرد و گفت: «قیمت رفت و برگشت یک صندلی هواپیما برای هرنفر چیزی حدود ۱میلیون تمام شده و نتیجه این است که هواپیمای ۳۰۰ نفره با ۲۰نفر مسافر پرواز میکند.»
راست میگفت، همان چند روز قبل قیمت بلیط هواپیمای تبریز-تهران-تبریز رکورد شکست و از مرز ۵۰۰هزار تومان گذشت که یک رکورد کمسابقه در افزایش قیمت پروازهای داخلی به شمار میآید.
این موضوع باعث شد که چندین پرواز با حضور حداقلی مسافران انجام شود. از هر طرف که حساب کنید، این پروازهای پر از خالی، به ضرر شرکتهای هواپیمایی در میآید. اما آنها چندروز مقاومت کردند و قیمتها را پایین نیاورند.
اما چقدر مگر میشود مقاومت کرد؟ وقتی مردم با جای خالیشان فشار آوردند، شرکتهای هواپیمایی کوتاه آمدند و آخرین قیمتی که از بلیط پرواز تبریز-تهران در سایتهای فروش بلیط هواپیما دیدم، ۲۳۷هزار تومان بود.
هرچند این نرخ نیز چندان معقول نیست، ولی همینکه مردم توانستند قدرتشان را در کنترل بازار نشان دهند، دستاورد خوبی به حساب میآید. فقط چندروز مردم عادی (نه مدیران و مسئولان پروازی) از پروازهای غیرضروریشان خودداری کردند و نتیجه همین شد که میبینید.
البته روال بالا و پایین رفتن قیمت پروازها همچنان ادامه خواهد داشت و همین کسادی فرودگاهها را به دنبال میآورد بهطوری که حتی صدای رانندگان تاکسیهای فرودگاه را هم درمیآورد. اما در حالت کلی این حرکت مردم برای پایین آوردن قیمتها را میتوان یک گام مثبت برای توسعه دانست. سالهاست از کشورهای توسعهیافتهای صحبت میکنیم که وقتی چیزی در جامعهشان گران یا با کمبود مواجه میشود، از خریدن آن خودداری میکنند و حتی داشتههایشان را هم به بازار میآورند تا کمبود جبران شود.
اما ما چه میکنیم؟ تا میشنویم دلار، طلا، ماشین، موبایل یا حتی سیبزمینی گران شده، خودمان را با سرعت نور به بازار میرسانیم تا مبادا از قافله عقب بمانیم و فردا همین محصول را با قیمت بیشتری بخریم. غافل از اینکه همین خودمان هستیم قیمت فردا و فرداها را بالا میبریم.
بحث عرضه و تقاضا یک اصل کلی و مهم در علم اقتصاد است. این دو همانند حلقههای زنجیر به هم متصلاند. قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرفکنندگان و مقدار تولید از طرف عرضهکنندگان اثر میگذارد.
انتظار نمیرود که ما نیز مثل همسایههای ترکیهایمان موقع گرانشدن دلار به نشان اعتراض، دلارهایمان را در مرکز شهر آتش بزنیم و بگوییم «از دلار آمریکا استفاده نمیکنیم و خواهان رهایی از آمریکاییها هستیم»، اما حداقل میتوانیم به خریدهایمان سرعت نبخشیم و به روال عادی زندگیمان ادامه بدهیم.
چیزی که میتواند همهچیز را تغییر دهد، نگرشهاست. اگر نگرشها منافع جمعی را ببینند، اگر چشممان را روی منافع شخصی و زودگذرمان ببندیم، به زودی شاهد تغییراتی خواهیم بود که همه را خوشحال خواهد کرد. و ما هم در میان آن همه، خوشحال خواهیم بود.
ثبت دیدگاه