یک کارشناس حوزه رسانه با تاکید بر اینکه در ماجرای مهسا امینی چند نوع مواجهه رسانهای وجود داشت؛ گفت: مواجهه ای که در آن عملا جنگ رسانه ای رقم خورد مواجهه سیاه بود که پیشفرض فرستنده در آن غالب است و عملاً در آن اصول حرفه ای خبری رعایت نمیشود.
محمد لسانی کارشناس حوزه رسانه و فضای مجازی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس با اشاره به نحوه پرداخت رسانههای داخلی و خارجی به ماجرای مهسا امینی اظهار داشت: ما چند نوع مواجهه رسانهای در مورد این رخداد داریم که این مواجهه ها از سیاستهای پوشش رسانهای (news coverage) هر رسانه نشأت میگیرد و پوشش رسانهای تابع سیاستهایی است که به آن سیاستها در رسانه stereotype یا کلیشه بازنمایی میگویند که همه آنچه از قاب رسانه می بینیم عملا قبلا خط مشی گذاری و سیاستگذاری شده است.
این کارشناس حوزه رسانه با تاکید بر اینکه در ماجرای مهسا امینی چند نوع مواجهه رسانهای را باید از هم جدا کرد؛ گفت: یک دسته، مواجهه سیاه است که پیشفرض فرستنده در آن غالب است و عملاً در آن اصول حرفه ای خبری رعایت نمیشود. این نوع مواجهه کاملاً جنگ رسانهای است و هویت نظام نشانه گرفته شده و اگر داستان مهسا امینی هم تمام شود، در هر داستان و اتفاق دیگر سعی می کند از ابزار رسانه برای حمله و لطمه اعتباری حیثیتی به کل نظام حکمرانی استفاده کند.
لسانی ادامه داد: در خبررسانی دو شرط استناد و بی طرفی اصل است اما کاری که در جنگ رسانهای صورت میگیرد تحمیل پیشفرض فرستنده است؛ که برای نمونه به صورت مشخص رسانههای سعودی مثل ایراناینترنشنال را می توان نام برد که از روز اول بحث قتل و ضرب و شتم مهسا امینی را مطرح کردند در صورتی که هیچ منبع موثقی برای ادعای خود ارائه ندادند.
وی با بیان اینکه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیز شاهد مواجهه سیاه بودیم، گفت: این مواجهه سیاه به خاطر این است که در شبکههای اجتماعی اکانتها و رسانههای بی نام و نشان بسیاری وجود دارد که کارکرد آنها، واگویه رسانه های سیاه است.
این فعال رسانهای یک نوع مواجهه در رابطه با ماجرای مهسا امینی را هم مواجهه سیاسی دانست و گفت: این نوع مواجهه بر اساس منافع و مطامع اشخاص و جریانها صورت می گیرد که لایک گرفتن، جلوی چشم بودن و برجسته و بولد شدن از آورده های این مواجهه است. جریان که این سیاست را دنبال می کند به دنبال این است که خودش را مردمدار نشان دهد و بگوید از حکومت فاصله دارد و به حاکمیت هم نشان دهد که پایه مردمی دارد.
وی به تشریح نوع دیگری از مواجهه پرداخت و خاطرنشان کرد: نوع دیگری از مواجهه، مواجهه مطالبهگرانه است؛ به این نوع مواجهه باید بیشتر توجه شود چرا که بسیار در حکمرانی مهم است. فقدان سواد مطالبه در لایه های اجتماعی نیاز به تقویت و به رسمیت شناختن این جنس مواجهه را دوچندان می کند تا در حوادث آینده شاهد کنشگری موثر آنان باشیم.
لسانی یادآور شد: مواجهه مطالبه گرانه به دنبال پاسخگو کردن و مسئولیتپذیر کردن است و باید نهاد و شخص مورد مطالبه به ابهامات و سوالات، پاسخ درخور و مناسب دهد و انشقاق اجتماعی و تنفر و خشونت اصلا در آن کارآیی ندارد.
این کارشناس حوزه رسانه در ادامه گفت: نوع دیگری از مواجهه نیز وجود دارد که به آن مواجهه احساسی می گوییم؛ این مواجهه احساسی در ماجرای مهسا امینی بعضاً پهلو به پهلوی مواجهه سیاه حرکت کرد.
لسانی تصریح کرد: مواجهه سیاه از طرف کسی صورت میگیرد که یا برانداز و یا دشمن جمهوری اسلامی است؛ اما در مواجهه احساسی، افرادی که به خشم آمدهاند و میخواهند خشمشان را تخلیه کنند حضور دارند، به همین منظور نوع برونداد رسانهای آنها به گونه ای است که گویا مواجهه سیاه دارند اما وقتی بررسی می کنیم می بینیم یک هموطن، یک کارمند و یک کارگر است که در همین آب و خاک حضور دارد و از دید خودش می خواهد کف مطالباتش تأمین شود. پس باز کردن راه مطالبه و اعتراض و حتی نشان دادن نحوه بروز و ظهور آن می تواند به این جریان جهت دهی کرده و آن را به یک نیروی موثر در بازطراحی ساختارهای ملی تبدیل کند.
وی با بیان اینکه نوع دیگری از مواجهه به موضوع مهسا امینی مواجهه فرافکنانه است؛ تصریح کرد: در این مواجهه افراد و گروههایی به دلیل اینکه مسئولان مربوطه پاسخگو نبودند سعی میکنند جوابی دست و پا کنند و زمان بخرند. اصولا این رفتار رسانه ای باعث شعله ور شدن دوقطبی رسانهای میشود و استناد و وثاقت در کلام و ماده رسانه ای را خدشه دار می کند.
این کارشناس حوزه رسانه با تبیین نوع دیگری از مواجهه رسانه ای تحت عنوان مواجهه مسوولانه ادامه داد: در این ماجرا مواجهه مسئولانه مهم بوده و هست که این مواجهه باید ابتدا توسط نهاد مربوطه صورت بگیرد. یعنی تأخیر ۷۲ ساعتی در انتشار فیلم مهسا امینی، فرصتی به شکل گیری شایعات داد در حالیکه وقتی این فیلم منتشر شد دیدید که مردم جوابشان را گرفتند و حقایق روشن شد.
لسانی تاکید کرد: ما در اتفاقات و رخدادهای ملی و داغ دو گروه داریم یک گروه کسانی هستند که سوال دارند و یک گروه که عناد دارد؛ جریانی که سوال دارند وقتی جواب را میگیرند شاید از پاسخ قانع نشده و هنوز هم ناراحت باشند اما از اینکه به آنها پاسخ داده شده خرسند هستند چرا که میگویند برای ما شخصیت قائل شدهاند. اما آن جریانی که عناد داشته باشند هزار بار هم پاسخ بگیرند، هیچ اتفاقی نمیافتد و باز بر طبل شایعات و انتشار مطالب تخریبی می کوبند.
وی افزود: کسانی که سوال دارند تعدادشان زیاد است و اگر به کسانی که سوال دارند پاسخ داده نشود، عملاً درصد کسانی که به ظاهر عناد دارند بالا میرود پس جدا کردن خط این مخاطبان در رسانه امری حیاتی است.
این کارشناس حوزه رسانهای در پایان گفت: قبول مسئولیت و همراهی با افکار عمومی که جریحه دار شده است باید در دستور کار باشد، شما دیدید که رئیس محترم جمهور با خانواده این مرحومه تماس گرفت و قول پیگیری داد پس انسجام اجتماعی با این حضور و شجاعت ارتباط، زیادتر می شود.
لسانی گفت: اگر یک مسوول در زمانی که بالاترین هجمه ها دارد صورت می گیرد غایب باشد و هیچ حضور رسانه ای و نشست خبری ندارد، این غیبت در نزد مخاطب، تفسیر می شود و حتی آن را باید ترک فعل رسانه ای برشمرد.
وی در پایان اظهار داشت: وقتی حرف حقی هست باید به میان مردم آمد و حرف حق را قوی زد چنانکه در این مورد هم به محض انتشار فیلم فراجا شما دیدید که نمودار تولید محتوای سیاه در فضای مجازی که صعودی بود سریعا نزولی شد.
پایان پیام/
ثبت دیدگاه