در این چند روز رسانه ها به مقولاتی پرداختندنظیر خسارات سیل، نقد آمادگی کشور در برابر این رخداد طبیعی، اثر سیاستهای گذشته بر وقوع و کمبود در مقابل سیل و بسیاری مقولات دیگر که عمدتاً نگاهی انتقادی و منفی به سیل داشتند. حق داشتیم این کار را انجام دهیم و گزارشهای دقیق برای رفع این کاستیها مطالبه کنیم. این کار را ادامه خواهیم داد، اما زمان مناسبی است تا فواید سیل را هم مرور کنیم.
سیل به انتشار وتوزیع مواد ارگانیک، و توزیع رسوبات در دشتهای سیلابی کمک میکند. رطوبت مناسب خاک که پس از سیلابها ایجاد میشود سبب تثبیت پوشش گیاهی و پیآمدهای ناشی از آن نظیر جلوگیری از توسعه بیابانها و پدیدههایی نظیر ریزگردها میشود.
سیل سبب تقویت و تجدید حیات تالابها شده و به این ترتیب بر رخدادهای مهم حیات پرندگان آبی نظیر مهاجرت، تخمگذاری و زادآوری آنها مؤثر است. سیل سال ۲۰۱۶ در نیوساوت ولز استرالیا این پدیده را در مقیاس دهها هزار پرنده ایجاد کرد.
مقیاس زمانی عاملی تعیینکننده برای ارزیابی اثرات سیل است. آنچه در کوتاهمدت برای برخی افراد و خانوادهها، خسارت فاجعهبار به حساب میآید، در درازمدت برای گیاهان و جانورانی که در مناطق سیلخیز زندگی میکنند و خود را با آن تطبیق دادهاند، تضمینکننده کارکرد درست و حیات زیستبوم زندگی آنهاست. آنها زندگی خود را با دورههای سیلاب تطبیق داده و تنظیم میکنند.
تالابها و سایر پیکرههای آبی با سیل احیا میشوند و این بر کیفیت آبهای در دسترس انسانها و سایر موجودات، و حتی کیفیت هوا مؤثر است. سیل مواد مغذی بسیاری را وارد تالابها کرده و تغذیه ماهیان سایر زیستمندان تالابها را تسهیل میکند.
سیل رسوبات بسیاری را در دشتهای سیلابی انباشته میکند و زمینهای کشاورزی با این رسوبات غنیتر میشوند. جمعیتهای انسانی در طول تاریخ در همین دشتهای سیلابی و آبرفتی نظیر نیل، رود زرد و سایر آبرفتها ساکن شدهاند. تخریب رژیم رودخانهها و ممانعت از سیل به معنای تخریب سطح باروری خاک در این گونه دشتهای سیلابی نیز هست.
سیلابها باعث تغذیه آبهای زیرزمینی میشوند و از طریق تقویت پیکرههای آبی، علاوه بر فواید محیطزیستی این پیکرههای آبی، امکانات تفریحی و توریستی آنها را نیز تقویت میکنند. سیلابها زمینهای شور شده را میشویند و از میزان آلودگیهای ناشی از سموم و کودهای شیمیایی انباشته و متمرکزشده در اراضی میکاهند.
سیل سبب تخریبهای اقتصادی در منطقه سیلزده میشود اما همزمان سبب تشدید فعالیتهای اقتصادی در خارج منطقه سیلزده و همچنین تشدید فعالیت اقتصادی برای بازسازی میشود. غنی ساختن اراضی کشاورزی و همچنین در دسترس قرار دادن آب بیشتر برای فعالیتهای صنعتی، توریستی و خدماتی، فواید اقتصادی فراوانی برای سیل ایجاد میکنند.
ارزیابی واقعبینانه از سیل در چارچوب موازنه خسارات سیل، که خود به دو دسته پولی (تخریب زیرساختها، از دست رفتن مشاغل، ساعات از دسترفته کار و مزارع تخریبشده) و غیرپولی (نظیر از دست رفتن جان انسانها و رنج سیلزدگان) تقسیم میشوند؛ و منافع سیل به دست میآید. عنصر زمان بسیار تعیینکننده است. خسارات در کوتاهمدت وارد میشوند اما فواید عمدتاً در طول زمان و در چارچوب «خدمات اکوسیستمی» به دست میآیند.
تحلیل ریسک در این میان نقش مهمی ایفا میکند. سیل آنگونه نیست که بهطور کامل قابل پیشگیری و مقابلهپذیر باشد. بنابراین همواره میزانی از خطر سیل وجود دارد و جوامع باید فواید اقتصادی و اجتماعی ناشی از قرار گرفتن در معرض سیل (نظیر سکونت در دشتهای حاصلخیز سیلابی و منافع ناشی از آن) را با خسارات دورهای ناشی از بروز سیل، متوازن سازند.
جوامع باید به گونهای رفتار کنند که خسارات و بالاخص خسارات غیرپولی سیل را به حداقل برسانند. این همان عقلانیتی است که در پس سیل خفته است و باید آنرا در نظام حکمرانی محیطزیستی، اقتصادی و سیاسی جامعه جستوجو کرد. این عقلانیت، سیل را از رخداد طبیعی خطرناک، به رخدادی که میتوان با آن تطابق یافت و توأمان از فواید آن بهرهمند شد بدل میسازد.
➖➖➖➖➖➖
ثبت دیدگاه