غیر از برگ های زرد و پوسیده درختان امسال انسانهایی که مغز و افکار پوسیده ای داشتند هم ریزش زیادی داشتند.
روزها میگذرد و هفته ها طی میشود و به تبع آن ماهها و فصل ها پشت سرگذاشته میشوند.
امروز پاییز از راه رسید و طبق معمول باید برگ های درختان فرشی زرد رنگ زیر پای عابران پیاده پهن میکردند و صدای خش خش آنها هر شنونده ای را یاد فصل زیبای خزان می انداخت.
اما…
پاییز امسال با سالهای قبل متفاوت بود
هم رنگش…هم صدایش…
رنگش رنگ مشکی و صدایش صدای ناله بود.
براستی چه خبر است؟!
چرا امسال فصل زرد آن جذابیت و زیبایی سابق را ندارد؟
نکند که دلهایی شکسته و قلب هایی رنجیده شده
آری…این پاییز…
هم دل شکستند هم سر…
هم حال دلمان را خراب کردند هم فصل مان را
این بار فرق میکرد…
این بار خیلی از مادران را داغدار کردند.
این بار خیلی از خواهران را غرور شکستند.
این بار پا روی غرور و غیرت مردهایمان گذاشتند.
این بار روی خط قرمزهایمان پا گذاشتند...
چه مادرانی که به خاطر افسارگسیختگی عده ای مزدور داغ فرزند چشیدن…
و چه خواهرانی که قرار بود(آن عده معترض) به خاطر دفاع از آنها بیرون باشند چادر از سرشان دریدند و بی آبرویشان کردند.
《 یکی گفت بدکاری کردید چادر از سر دختر ایرانی کشیدید بچه های ایران تازه از حرم عباس برگشتن 》آری بد کردید پا روی غیرت و غرور ایرانیمان گذاشتید و خوب بدانید که تیغ زمانه میدرد آخر چشمان بسته را…
این بار صفین را لمس کردیم و خوارج را دیدیم…
این بار قرآن ها بر سرنیزه نبود بلکه برکف خیابان ها و درحال سوختن بود
این بار پرچم مقدس کشورمان که منقش به نام خداست و پرچم امام حسین(ع) را آتش زدند.
با این اوضاع هر فصلی رنگ و صدای خود را میبازد،معادلات تغییر پیدا میکند و جای حق و باطل عوض میشود.
حضرت علی(ع) فرمودند:
فتنه که می آید،چهار چیز نیز به دنبال آن می آید:
تردید؛ یعنی این که همه به شک می افتند.
اختلاف.
بی ثباتی و تزلزل در ایمان.
گم کردن دوست و دشمن و مخلوط شدن دوست و دشمن.
خوشا آنانکه بصیرت کافی برای شناخت فتنه را دارند و بدا برآنانکه درگیر فتنه شده و فتنه بر ایمان آنها ناخنک زند و دچار تردیدشان کند.
آنها(آمریکای لعین و استکبار جهانی)ایرانی یکپارچه نمیخواهند.
به چند دلیل:
۴۴ سال پیش آنقدر قدرتمند بودند حتی شاه ایران و تمام رئسای منطقه با تصمیم آنها آب میخوردند اما امروز به برکت نظام اسلامی قدرتشان به قدری کاهش پیدا کرده که بعد از حمله سپاه به پایگاه عین الاسد جرات نداشتند میزان خسارتشان اعلام کنند.
آنها نفت منطقه را به بهانه حمایت از حقوق بشر مصادره میکردند.
ولی امروز ذلیلانه پای میز مذاکره با ایران نشسته اند.
پنج آنها در برابر یک ایران
این یعنی قدرت…
آری…
پاییز امسال بوی نفاق میداد و خیانت
آنانکه بردند و خوردند و خیانت کردند و مردم را به نفاق فراخواندند.
کسانیکه از احساسات فرزندان این خاک سوء استفاده کرده و آنها را به کف خیابان ها کشاندند ولی بعدا معلوم شد خودشان و فرزندانشان در قصرهای شیوخ عرب در عشق و حالند.
کسانیکه زندگیشان سرشار از بوی تعفن هست و بویی از انسانیت نبرده اند.
آری…
بویی از انسانیت نبرده اند.
آنها کسانی هستند که کمپین حمایت از تحریم برای جلوگیری از ورود داروی ضدسرطان و یا داروهای بیماران پروانه ای را راه اندازی و حمایت میکنند اما امروز خود را حافظان جان و مال و ناموس این مردم میخوانند.
آنها مزدوران خود را برای آتش زدن پلیس،بانکها،اموال عمومی و خودروها و مغازه های مردم اجیر میکردند.
بطوریکه کسبه اقرار میکردند چند روزیست آرامش و آسایش از ما صلب شده و حتی یک مورد فروش هم نداشتیم.
یا خانمی میگفت: امروز یک هفته است فرزند بیمارم را نمیتوانم به دکتر ببرم.
اما تمام شد…
با همه اتفاقات بد تمام شد…
مردم به صحنه آمدند همان مردمی که ۴۴ سال است پای سختی ها و خوشی های انقلابشان ایستاده اند.
مشتشان محکم بود به قدری که دندان در دهان آشوبگران خورد شد.
همان مردم فتنه را خواباندند و از پلیس و نیروهای امنیتی تقدیر کردند،این را ما من نمی گویم دست نوشته ها و پلاکاردهای در دست مردم میگوید.
گروهک هایی که بیانیه داده بودند و عده ای آشوبگر را به خیابان کشانده بودند باید سیلی محکمی میخوردند،این را من نمیگویم دست نوشته های دردست مردم میگوید.
سیلی را زدند…
امروز چند روزیست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بعنوان یک نیروی قدرتمند مردمی مقر گروهک های تجزیه طلب و تروریست را آماج حملات خود قرار داده و اعلام کرده تا خلع سلاح کامل آنها ادامه خواهد داد.
ما برای اینکه ایران گوهری تابان شود…
خون دلها خورده ایم…خون دلها خورده ایم…
احمد علیزاده
ثبت دیدگاه