اغراق نیست اگر بگوئیم هیچ موضوعی به اندازهی خشک شدن دریاچهی ارومیه و تبعات ناشی از آن با سرنوشت مردم آذربایجان غربی و شمالغرب کشور گره نخورده است.
▫️دریاچهای که چون نگینی ارزشمند حقیقتا میتوانست و میتواند برای استان ما و منطقه یک فرصت بینظیر توسعه باشد نه تهدید.
▫️در این ارتباط حرفهای زیادی گفته شده و تحلیلهای متنوعی نیز ارائه گردیده است.اکنون در مقام داوری نیستیم؛ چه که صحت و سقم آنها را زمان نشان خواهد داد. اما روشن شدن چرایی یک موضوع میتواند کثیری از ابهامات طرح شده را پاسخ دهد.
▫️چند روز پیش گفته شد اتمام طرح انتقال آب غدیر به استان خوزستان با شرایط عادی حداقل سه سال زمان نیاز داشت اما در حالی که کمتر از ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشت، با “کار جهادی” و در مدت زمان کمتر از یک سال به بهرهبرداری رسید. البته این موضوع باعث خوشحالیاست و انشاا…مشکلات همهی استانها با این روش به حداقل برسد.
▫️اکنون سئوال اساسی این است که چگونه برای طرح انتقال آب از سد کانیسیب به دریاچهی ارومیه که در تابستان ۱۴۰۰ بیش از ۹۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشت و با اتمامش میتوانست و البته میتواند حداقل ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب وارد پیکره نیمهجان دریاچهی ارومیه بکند، اقدام جهادی مشابه صورت نگرفت؟
علیالقاعده اتمام ۵ درصد باقیمانده از این طرح مهم نباید اینقدر زمانبر میشد.
▫️به نظر میرسد در کنار دیگر پروژههای به اصطلاح سختافزاری و نرمافزاری، اتمام جهادی ۵ درصد باقیمانده طرح انتقال آب از سد کانی سیب به دریاچه در کنار دیگر طرحهای مهم مانند انتقال پساب تصفیهخانههای ارومیه و تبریز، مهمترین مطالبهی مردم از دولت جناب آقای رئیسی و مسئولین مربوطه برای احیای دریاچهی ارومیه باشد.
▫️به عبارت دیگر سئوال اساسی و مطالبهی مهم این است که اکنون چه اقدام جهادی اولویتدارتر از احیای دریاچه ارومیه و اتمام ۵ درصد باقیمانده تونل انتقال آب، برای دولت متصور هست؟
▫️بیتردید اقدام فوری و جهادی برای اتمام تونل انتقال آب، خارج کردن دستگاه حفاری TBM و ورود سالانه ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب سد کانیسیب از طریق کانال ۳۶ کیلومتری میتواند گامهای اولیه برای نشان دادن تصمیم جدی متولیان برای نهایی کردن و تکمیل فرایندهای مرتبط با نجات دریاچهی ارومیه باشد.
امیدواریم به زودی عملیاتی شدن این موارد را شاهد باشیم.
ثبت دیدگاه