چند ماه گذشته درگیر پدیده ای بوده ایم که می توان آن را بزرگترین بحران سلامت عمومی جهان در طی صد سال اخیر، و بزرگترین بحران اجتماعی جهانی بعد از جنگ جهانی دوم دانست. تاثیرات بیماری کرونا، با هیچ فاجعه ی دیگری که در تاریخ دیده ایم، قابل قیاس نیست و همه ی آن فجایع در برابر کرونا حقیر و کوچک و بی مقدار جلوه می کنند. حدود صد سال پیش هم انفولانزای اسپانیایی قتل عام عظیمی راه انداخت ولی نه رسانه ها فراگیری رسانه های فعلی را داشتند و نه از شبکه های اجتماعی قدرتمندی خبری بود. از این رو نه کسی از شدت و عمق فاجعه مطلع شد و نه قرنطینه ای جهانشمول شکل گرفت، نه کلیسا و معبدی متروک ماند و نه درهای خانه ی خدا پس از ۱۴۰۰ سال بسته شد ونه کسی کعبه را بدون طواف کننده دید.
ترسی که کرونا می آفریند فراگیر تر و مهیب تر است و مواجه شدن با آن، همچون خواندن رمانی ترسناک یا تماشای فیلمی در ژانر وحشت، ملال را می زداید و بر جذابیت جهان می افزاید. وحشت همگانی ناشی از این بیماری، گویی شور و حالی به جهان بخشیده که از آن بی نصیب بوده است. همین شور و حال است که جهان پسا کرونا را تغییر خواهد داد. شوکی که کرونا در ما پدید آورده، بدیلی در برابر رخوت و شگون آزاد دهنده ای است که سالها گریبان مارا گرفته بود این ترس تا جایی که به کرونا مبتلا نشده ای و تا جایی که از دور به آن نگاه می کنیم لذتی تاریک به ما اعطا میکند علاوه بر این کووید در حال نوشتن سناریو های جدید برای ابراز نزدیکی و ابراز تعهد است، با تشریفاتی مثل زدن آرنج ها به هم ، زدن پاهها به هم، جفت کردن کف دست ها و تعظیم ، ما با هیچ کدام ازاین ها راحت نیستیم ، اینها به ما تعلق ندارند، وقتی انجامشان می دهیم لبخندی بر صورتمان نقش می بندد. کنار آمدن با این موضوع که دوستان خانواده مان برای ما و ما برای آنها تهدید به حساب می آییم کارآسانی نیست و اما کرونا تنها درون بدن های ما نفوذ نکرده، بلکه بدن جامعه و دولتها را نیز دستکاری کرده و کم ترین شکل این دستکاری برداشتن عناصری از روابط و افزودن عناصری دیگر در مناسبات ماست. بدیهی و نیندیشده ترین کارهای عادتی ما یعنی دست زدن به اشیای پیرامونی مانند دستگیره ها، میز کار همکاران، کیسه های خرید، کیف، کارت بانکی و حتی گوشی های موبایل وقتی بیرون هستیم به سادگی به گذشته ی پیشا کرونایی بازنخواهد گشت.
کرونا فقط یک بیماری همه گیر یا اپیدمیک نیست، بلکه در اصطلاح پزشکی، مثل سرطان، متاستاز می کند،ابعاد بسیار فراتری می یابد، نظیر آنچه بر سر اقتصاد آورده و اشکال دیگری از تاثیرات به جای می گذراد که به تدریج کشف می شود. دولت ها با مسیله ناشناخته ای مواجه شده اند و احساس می شود در سیاستگذاری سردرگم شده اند. این بیماری همچون فروریختن دیوار برلین رویدادی است که جهان را تکان داده و تبعات گسترده اش را امروز فقط می توان حدس زد. چیزی که در آن شکی نیست این است که این بیماری درست همانطور که زندگیها را از هم پاشانده، بازارها را مختل کرده و رقابت حکومت ها را عیان کرده است، تغییرات دایمی را در توازن قوای اقتصادی و سیاسی ایجاد خواهد کرد که چگونگی اش را باید فقط صبر کرد و دید. دولتها برای مقابله با این بیماری همه گیر راهکارهای خاص خود را اعمال نمودند. قرنطینه کامل راهکاری مناسب برای چین بود اما ممکن است هیچ کشور دیگری قادر به اجرای آن نباشد از این رو تعدیل مسیله ی بدخیم کرونا، نیازمند راهکاری به شدت محلی است. این را نیز اضاف کنم که راه حلها- خوب یا بد هستند و نه درست و نادرست- بسته به این که هرکدام چه پیامدهایی ایجاب می کنند و به چه عرصه های دیگری گسترش می یابند، انتخاب می شوند. در ایران کارکنان دولت که حقوق ثابت دریافت می کنند ممکن است از قرنطینه ی کامل حمایت کنند اما کارگران روزمزد با چنین راه حلی مشکل دارند. وزیر بهداشت یا کارکنان درمان ممکن است از قرنطینه ی کامل برای کاهش تعداد مبتلایان حمایت کنند اما رییس جمهور به ظرفیت تامین مردم در شرایط قرنطینه یا اقتصاد پس از اعمال قرنطینه می اندیشد. همه ی اینها بر پیچیدگی مسیله ی بدخیم می افزاید و تصمیم گیری و اقدام را دشوار می کنند. نکته ی حیاتی اینجاست که سیاستگذار در مقابل چنین مسایل پیچیده و نامتعینی حق اشتباه کردن هم ندارد زیرا عواقب هر راه حل و تباهی به سرعت- البته در چارچوب های زمانی متفاوت- انسان های زیادی را تحت تاثیر قرار می دهد.
منع آمد و شد از لحاظ بهداشت عمومی مفید است، عده ی کمتر از کووید-۱۹ و دیگر بیماری های واگیردار، خواهند مرد. اما تبعات اقتصادی و اجتماعی شدیدی خواهد داشت، انزوای اجتماعی، بیکاری و ورشکستگی های گسترده، تنها سه مورد از تبعات اند. این معضلات هنوز کاملا خود را نشان نداده اند، اما به زودی اثراتشان دیده خواهد شد. بعضی ها اصرار دارند که در عمل هیچ چیز فدای چیز دیگری نمی شود. منع آمد و شد هم برای نجات جان ها بهتر است هم برای اقتصاد. این خیالی واهی به نظر مییرسد. احتمالا این دسته آدم ها فرض را بر این گذاشته اندکه منع آمد وشد به زودی پایان خواهد یافت. اما اگر منع آمد و شد را پیش از بروز کرونا برداریم، عده ای جان خود را به سبب این بیماری ازدست خواهند داد ، عده ای که در غیر این صورت زنده می ماندند.
عومل مختلفی در مواجهه با بحران کرونا دخیل هستند که زمان در مواجهه با بحرانی نظیر کرونا عاملی به شدت تعیین کننده است. گفته می شود موفقیت چین نتیجه ی سرعت عملش در قرنطینه شهر ووهان بود. سیاستگذار در چنین شرایطی امکان آزمون و خطا ندارد و باید به سرعت تصمیم بگیرد و عمل کند. مسیله ی بدخیم کرونا به مانند رشد غده های سرطانی بدخیم، تا مدتی پنهان است. اما یکباره ظهور میکند و از آن لحظه به بعد ، شکل و اندازه های غده های سرطانی بدخیم ، غیر قابل پیش بینی است و بعد از حمله به هر عرصه جدید، مشکل را به شکل متفاوتی نشان می دهد. حکومت ها مجبور می شوند بین انتشار پاندمی به بهای تخریب اقتصاد، یا تحمل تلفات انسانی بیشتر برای نجات اقتصاد یکی را انتخاب کنند. با گذشت زمان، بعضی به این نتیجه می رسند که تبعات منفی اقتصادی تعطیل شدن خیالی خطر ناکتر از ریسک ابتلای بیشتر مردم خواهد بود.
تاریخ نشان میدهد یکی از ویژگی های برجسته ی اپیدمی ها این بوده که مردم در آن همیشه دوست داشته اند مسیولیت را به گردن کسی بیاندازند. از یهودیان در اروپای قرون وسطی تا گوشت فروشی های چینی، همیشه یکی را باید ملامت کرد. این گفتمان ملامت گر از تفرقه های اجتماعی موجود در زمینه های مذهب ، نژاد، قومیت، طبقه یا هویت جنسی بهره می برد. بحران ویروس کرونا ترس های مخالفان جهانی شدن را موجه نشان داده است، در شرایطی که فرودگاهها بسته و افراد خودشان را منزوی کرده اند درجه سنج جهانی سازی نقطه ی صفر را شان میدهد. عصر جهانی شدن حداکثری به سر رسیده است. سیستم اقتصادی که پیش از این بر تولید جهانی و زنجیره ی تامین طولانی تکیه داشت به سیستمی با ارتباطات متقابل کمتر تبدیل خواهد شد. زندگی ما پس از این از لحاظ فیزیکی محدوتر و بیش از آنچه بود مجازی خواهد شد. بنا به گفته ی استفان والت( استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد) ” پاندمی سبب قدرت گرفتن نهاد دولت و تقویت ملی گرایی خواهد شد. حکومت ها از هر نوعی که باشند اقداماتی اضطراری را در پیش میگیرند و بسیاری از آنها پس از پایان بحران نیز تمایلی به واگذاشتن این قدرت جدید نخواهد داشت. کووید-۱۹ سرعت جابه جایی قدرت و نفوذ از غرب به شرق را بیشتر خواهد کرد.در آینده شهروندان از حکومت های ملی شان انتظار خواهند داشت از آنان حفاظت کنند و دولت ها و شرکت ها نیز در پی آن خواهند بود که در آینده کمتر آسیب پذیر تر باشند. در نتیجه شاهد فروکش کردن موج جهانی سازی حداکثری خواهیم بود . به طور خلاصه کووید-۱۹ جهانی را خواهد ساخت که بسته تر، کم رونق تر و کمترآزاد تر است. لزوما نباید چنین می شد، اما ترکیب ویروسی کشنده ، نابسندکی برنامه ریزی ها و بیکفایتی رهبران بشر را به مسیر جدید و نران کننده سوق داده است”.
پاندمی به طرزی ناگهانی تغییرات ژیوپلیتیکی را سرعت داده است. بی شک مدل چین مدلی نیست که هیچ دموکراسیی بتواند یا لازم باشد از آن سرمشق بگیرد. با این حال به نظر می رسد حکومت شی جین پنگ از این پاندمی بهره برداری کرده است. این ویروس توجیهی برای گسترش نظارت دولت بر شهروندان وایجاد محدودیت های سیاسی شدید تر در اختیارشان گذاشته است. هچنین ویروس کرونا اختلاف بین فقیر و غنی و شمال و جنوب را از بین برده است. بغداد و حلب و کابل در آمار تلفات، دیگر در صدرنیستند. اینجا نیویورک است، پر کرونایی ترین شهر عالم با بیش از ۴۰ هزار کشته. نخستین ابر شهر قرن بیستمی و اسمان خراشی دنیا. ترکیبی از حرص و سرعت و باندپروازی و سنیما و متروپلیتن. این آرمان شهر مغرور سرمایه داری و لیبرایسم ، چه آسان در برابر کرونای کوچک به زانو افتاده است، شهر سنت شکنی که بیش از این به زندگی مسالمت آمیز و موزاییک وار اقلیت ها و جمعیت هایش مشهور بود، اما اکنون ودر دوران شیوع کرونا، شوق زیستن در میان جمع به شکنجه ی ناشی از وحشت از دیگری تبدیل شده است.
روزهای عجیبی را از سر میگذرانیم. هیچ نمی دانیم که پاندمی کرونا کی به پایان خواهد رسید، نمی دانیم چطور تمام خواهد شد، و فعلا فقط درباره ی اثرات بلند مدت و کوتاه مدت سیاسی و اقتصادی آن میتوانیم گمانه زنی کنیم. ساختار زندگی روزمره همین حالا هم دگرگون شده است. همه چیز سست و بی ثبات به نظر می رسد چیزی که عموما آخرا الزمان توصیفش میکنند جریان معمول تاریخ است. بسیاری به ضربه های روحی دیرپا دچار می شوند اما انسان جانوری بسیار مقاوم و وفق پذیر است که به این بادها نمی شکند. زندگی ادامه خواهد یافت هر چند به شیوه ای متفاوت از قبل. با کاهش شیوع پاندمی حتما موجی از شادی برخواهد خواست اما تعداد زیادی از مردم احتمالا به فضاای انلاین کوچ کنند. اینترنت باعث شده که بتوانیم بر انزوایی که بیماری های مسری کشنده می آورند غلبه کنیم و بیشتر به فضای انترنتی مجازی قدم بگذاریم.
انتهای پیام / آرام حسن زاد
ثبت دیدگاه