الگوی اجرای انتخابات، در ایران، بعضا با ویژگیهایی همراه است که صحنه انتخابات را به یک استادیوم فوتبال شبیه میکند. این درحالی است که لازمه یک انتخاب عالمانه حضور در بستری عقلانی و به دور از هیجانزدگی است. موضوعی که نیازمند آسیب شناسی فرایند انتخابات در ایران است.
حتی اگر خودتان، برای تماشای بازی فوتبال، به استادیوم نرفته باشید. حتما از طریق تلویزیون، فضای یک استادیوم فوتبال را لمس، کردهاید. مثلا دربی پایتخت را در نظر بگیرید. اتمسفر استادیوم در این بازی چگونه است. یک فضای به شدت دوقطبی شده که در کری خوانیهای استادیومی نمود پیدا میکند. اگر فضای استادیوم، داغتر شود، کریها و شعارها به فحاشی هم میل میکنند. همان زمانی که ناگهان، صدای بازی از تلویزیون قطع میشود. تصویر هست اما صدا نه، دلیل مشخص است. صدای استادیوم، بعضی وقتها خیلی خوشایند نیست.
در این میان آن چیزی که حائز اهمیت است این است که اتمسفر یک استادیوم فوتبال، چه قدر برای گرفتن یک تصمیم مهم، مناسب است؟ نسبت این فضا با عقلانیت چیست؟ شاید فضای استادیوم، برای تماشای یک بازی فوتبال، قابل توجیه باشد، اما قطعا این فضا مناسب یک انتخابات نیست چرا که انتخابات مطلوب و آگاهانه، نیاز به عقلانیت سیاسی و آرامش دارد. درحالی که فضای استادیوم کاملا احساسی و هیجانی است . وقوع تنش در مقطع انتخابات و ایجاد فضای دو قطبی سیاسی که بعضا به دوقطبی اجتماعی هم کشیده میشود، یکی از آسیبهای مهم نظام انتخابات ایران است. این یادداشت به ابعاد این مسئله در انتخابات مجلس شورای میپردازد.
چرا انتخابات استادیومی است؟
باز هم، باید به داخل استادیوم فوتبال رفت و وجوه مشترک انتخابات ایران را یافت. اولین ویژگی این است که صرفا دوتیم، داخل زمین، بازی میکنند. چه حسن تشابهی، سالهاست فضای سیاسی ایران، در انحصار دو جریان است و سایر گروههای کوچکتر، اساسا امکانی برای ظهور و بروز پیدا نمیکنند.
انتخابات و جام حذفی
برای پیدا کردن تشابه بعدی باید، یک بازی حذفی را در نظر بگیرید. در بازی حذفی، برد شما مساوی با باخت دیگری است. این شرایط، فضای استادیوم را داغتر و متشنجتر و دوقطبیها را شدیدتر میکند. جالب اینکه انتخابات مجلس که اساسا باید محل حضور گروههای کوچک و بزرگ جامعه باشد، در ایران بیشتر شبیه یک بازی حذفی است. این مسئله به این دلیل است که قائده انتخابات در ایران اکثریتی است و صرفا فرد یا گروهی که بیشترین رای را بیاورد صاحب کرسیهای نمایندگی خواهد شد. این موضوع به این معناست مثلا در یک حوزه انتخابیه دارای ۲۰ نماینده، یک فهرست انتخاباتی، حتی اگر موفق شود ۴۹ درصد آراء را کسب کند، ممکن است هیچ کرسی نمایندگی در مجلس به دست نیاورد.
دوقطبی سیاسی چه طور شکل میگیرد؟
در قائده اکثریتی، حداکثر ائتلافها شکل میگیرد تا نهایتا دو گروه برای به دست آوردن همه کرسیها با هم رقابت کنند. این مسئله به این دلیل است که قائده انتخابات، یک فضای مرگ یا زندگی را برای فهرستها ایجاد میکند.
گروههای مختلف از ترس رای آوردن لیست رقیب، مجبور میشوند همه گروههای کوچکتر را در خود ادغام کنند. در این مسیر در نهایت دو گروه برای رقابت، باقی میماند. رای در این فضا، عموما یک رای سلبی است. به این معنی که افراد صرفا به این دلیل به یک لیست رای میدهند تا لیست مقابل، رای نیاورد.
تشدید گسلهای قومی و مذهبی
مشکل دیگری که انتخابات استادیومی به واسطه قائدهگزاری حداکثری برای کشور ایجاد کرده است از جنس امنیتی است. در کشور، حوزههایی هستند که جمعیتی متشکل از اقوام یا مذاهب مختلف دارند. به عنوان نمونه، حوزه انتخابیهای را تصور کنید که متشکل از دو قومیت متفاوت است و ۳ نماینده در مجلس دارد. حالا با قائده موجود انتخابات مجلس، اگر لیست انتخاباتی مورد نظر یکی از این اقوام ۵۰+۱ درصد آراء را کسب کند، همه ۳ کرسی نمایندگی را ازآن خود خواهد کرد. درحالی که فهرست مورد نظر قومیت دیگر با وجود کسب ۴۹ درصد آراء، هیچ نمایندهای نخواهد داشت. این موضوع در برخی حوزههای انتخابیه غرب کشور یا نواحی مرزی که متشکل از مذاهب شیعه و سنی یا اقوام ترک و کرد هستند، در سالهای گذشته چالشهایی را در مقطع انتخابات، ایجاد کرده است.
خروج انتخابات از استادیوم با الگوی تناسبی
برای تغییر اتمسفر انتخابات مجلس شورای اسلامی، باید الگوی انتخابات مجلس تغییر پیدا کند چراکه الگو اکثریتی ریشه اصلی ایجاد این مسئله است. باید توجه کرد که غیر از الگوی اکثریتی الگوهای دیگری نیز برای تعیین نتایج انتخابات مجلس وجود دارد.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا در انتخابات مجلس از الگوی تناسبی به جای الگوی اکثریتی، استفاده میکنند. الگوی تناسبی در تعیین نتایج انتخابات به جای تاکید روی کسب اکثریت آراء حوزه انتخابیه، به میزان رای هر فهرست انتخاباتی، کرسی نمایندگی اختصاص میدهد.
فلذا اگر در یک حوزه انتخابیه ۳۰ کرسی، یک فهرست انتخاباتی ۴۰ درصد آراء را کسب کند نه تنها حذف نخواهد شد بلکه ۱۲ کرسی نمایندگی مجلس را هم در اختیار خواهد داشت. الگوی تناسبی با کاهش رای سلبی و خروج انتخابات از انحصار صرفا دو جریان سیاسی، میتواند راهکار مناسبی برای حل مسئله دو قطبی شدن انتخابات باشد.
ثبت دیدگاه