روز ۲۳ بهمن سال ۱۳۶۵ شهر مهاباد از ۳ نقطه هدف حملات هوایی رژیم بعثی عراق قرار گرفت و روزی خونین بر تارک این شهر رقم خورد. اما با گذشت ٣۴ سال از آن روز شهدا و جانبازان این واقعه در سایه فراموشی قرار گرفته اند.
ساعت حوالی ۱۲ ظهر روز ۲۳ بهمن سال ۱۳۶۵ بود که شیون و زاری از مهاباد برخاست. ۳ نقطه شهر بمباران شد و شدت حملات به حدی شدید بود که جنازه ها قابل شناسایی نبودند.
نوجوانی فریاد می زد؛ «خواهر دلبندم کجاست؟». کودکی در پی مادرش گریه می کرد و مادران زیادی برای کودکانش مویه می کردند و برای گهواره خالی کودکان شهید خود لالایی ها می خوانند.
رژیم بعثی عراق، در طول جنگ تحمیلی ۲ بار شهر بی دفاع مهاباد را مورد حمله هوایی قرار داد و ۳۴ سال قبل در یکی از خونینترین روزهای این شهر جان ۵۱ نفر را گرفت و ١۴ نفر را هم مصدوم کرد.
۱۵ نفر از شهدا کودکان و خردسالانی بودند که هنوز غیر از آغوش مادر دنیای دیگری را نمی شناختند. مادر یکی از شهدای خردسال می گوید: نوزادم ۱۴ ماهه بود و هنوز شیر می خورد که در بمباران مهاباد شهید شد.
دیگری همه اعضای خانواده اش را در بمباران از دست داده بود، هنوز هم زیارت قبور شهدای از دست رفته اش میعادگاه اوست. این پدر شهید می گوید: «یکی از بمب ها به خانه ام اصابت کرد و تمامی ۵ نفر اعضای خانواده ام در بمباران مهاباد شهید شدند و تنهایم گذاشتند».
مادری که تنها پسرش را در این بمباران از دست داده و هنوز هم نگاه کودکانه پسرش را که اگر زنده می ماند اکنون جوان رشیدی بود، از یاد نبرده و می گوید: «از پسرم تنها یک عکس برایم به یادگار مانده است. هر روز عکس فرزندم را نگاه می کنم و دلم بیشتر برای نگاه معصوم کودکانه اش تنگ می شود».
مادر دیگری که نوزاد و دختر نوجوانش را از دست داده، عکس های فرزندانش را در آغوش می گیرد و حسرت سال ها در آغوش گرفتنشان را همراه با اشک هایش خالی می کند و می گوید: «هیچ وقت آنها فراموش نمی شود و همیشه در یادشان هستم».
یکی از جانبازان این واقعه دردناک هم در شرح این روز می گوید: «در لحظه کوتاهی دود همه جا را فرا گرفت و احساس کردم چیزی شبیه برق گرفتگی در بدنم اتفاق افتاد، همه بدنم غرق در خون شد، انگار از پس پرده مردم را می دیدم چشمانم سیاهی می رفت اما به چشم خود دیدم کله سر یک نفر در خیابان قل می خورد. چشمان را که باز کردم در بیمارستان بودم روز تلخ و دردناکی بود که از خاطره ها محو نمی شود و آثارش را هنوز در بدنم دارم. ترکش هایی که ثمره آن روز است و هنوز ۲۱ تایشان در بدنم مانده است».
در این بمباران که روز ۲۳ بهمن سال ۶۵ رخ داد، رژیم بعثی عراق با ۲ فروند هواپیمای میگ عراقی حوالی ۱۲ ظهر، دیوار صوتی را شکستند و سه نقطه مهم شهر مهاباد شامل «میدان آرد»، «میدان منگور» و «میدان استقلال» را که بازار و مناطق مسکونی بودند، بمباران کرد و بیشتر شهدای این بمباران زنان و کودکان بودند که در میانشان ۲۸ زنان و ۳۰ کودک و خردسال شناسایی شدند.
هرچند در سال ۱۳۶۲ نیز این شهر تجربه بمباران را داشت اما به سبب نبود مراکز مهم نظامی و اقتصادی در مهاباد کسی باور نمیکرد که هواپیماهای دشمن، دوباره مهاباد را هدف حملات خود بگیرد.
با گذشت ۳۴ سال از این جنایت متاسفانه تاکنون هیچ یادآوره و مراسم بزرگداشت ویژهای برای شهدای ۲۳ بهمن مهاباد برگزار نشده و برای گرامیداشت یاد و خاطره شهدای بمباران سال ۶۵ مهاباد تلاش کافی صورت نگرفته است.
شهیدان اسفند ۶٢ و بهمن ۶۵ مهاباد گمنام ماندهاند و حتی یک خیابان هم در مهاباد به یاد آن روز نامگذاری نشده است. اگر به باغ فردوس مهاباد سری بزنید قبرهای کوچکی می بینید که عکس کودکان و نوزادن شیرخواره ایی روی آنها حک شده است، اینها سال هاست دور از مادرانشان در خاک سرد آرام گرفته اند و کسی یادی از آنها نمی کند.
ثبت دیدگاه