اظهار نظر درباره علت قتل فیجع صادق برمکی توسط دوستانش همچنان ادامه دارد و بعد از مسئولان این اظهارات به دوست دختر و پسر عمومی صادق رسیده است.
۱۳روز از کشف جسد «صادق برمکی» جوان ۱۹ ساله مهابادی در نزدیکی یکی از روستاهای این شهر می گذرد.
كارآگاهان پليس مهاباد پس از تحقيقات گسترده متوجه رابطه دوستانه مقتول و جوان ديگري به نام دانيال شدند. صادق و دانيال از دوره دبيرستان با هم رابطه دوستانه داشتند و در دانشگاه هم در رشته حسابداري همدانشگاهي بودند. دانيال پس از مراجعه به پليس ابتدا نقش خودش را در اين جنايت انكار كرد اما بعدا پذيرفت كه او هم نقش داشته است. پس از اعترافات دانيال سه همدست ديگر او هم دستگير شدند.
دو تن كه در جريان جنايت نقش داشتهاند و يك نفر كه چاقو و ساتور را در اختيار آنها قرار داده بود. بررسيهاي پزشكي قانوني، نشان داد كه صادق با ضربات چاقو و ساتور به قتل رسيده و بعدا جسد او هم به آتش كشيده شده است. آنها از تمامي مراحل جنايتشان فيلمبرداري هم كرده بودند و با جسد صادق سلفي گرفته بودند. عملي عجيب كه تاكنون در جنايتهاي كشف شده در كشور سابقه نداشته است. از همان روزي كه اين خبر منتشر شد يك علامت سوال بزرگ شكل گرفت. اينكه انگيزه قاتلان جوان، از دست زدن به چنين جنايتي چه بوده است.
رييس كل دادگستري استان آذربايجان غربي انگيزه قتل و سوزاندن جسد «صادق» را مسائل ناموسي اعلام كرده است. توكل حيدري به خبرگزاري «ميزان» گفته است: «يكي از متهمان در تحقيقات ابتدايي بازپرسي، به قتل با انگيزه مسائل ناموسي اعتراف كرده است. » حيدري در عين حال اين را هم اضافه كرده كه تحقيقات درباره «زواياي ديگر اين جنايت» ادامه دارد.
تكذيب خودكشي دختر مورد علاقه صادق
به گزارش روزنامه اعتماد، دانيال دوست صميمي صادق و يكي از متهمان پرونده در اعترافاتش گفته است كه اختلاف او و صادق از زماني آغاز شده كه دختر مورد علاقهاش با صادق رابطه دوستي داشته و همين اتفاق موجب شده تا از دوست صميمياش كينه به دل بگيرد و نقشه قتل او را طراحي كند و به اتفاق دو نفر از ديگر دوستانش آن را عملي كند. همزمان با طرح اين موضوع شبكههاي اجتماعي پر شد از عكس صادق در كنار دختري كه ادعا ميشود با او رابطه دوستي داشته است.
در خبر بدون منبعي كه در تلگرام دست به دست ميشود ادعا شده كه اين دختر جوان بعد از انتشار خبر قتل صادق، دست به خودكشي زده است. منصور برمكي، پسرعموي مقتول در گفتوگو با «اعتماد» خبر خودكشي اين دختر را تكذيب كرد: «اين خبر از اساس دروغ است؛ مهاباد شهر كوچكي است و اگر چنين اتفاقي رخ داده بود حتما همه مردم شهر باخبر ميشدند.» منصور برمكي ميگويد فضاي مهاباد اين روزها نيازمند آرامش است و نبايد با طرح اين شايعات رسيدگي به پرونده دچار آسيب شود. او حتي به تقاضاي خانواده مقتول پس از اين حادثه اشاره ميكند كه در اطلاعيهاي از مردم شهر خواسته بودند آرامش شان را تا به نتيجه رسيدن پرونده حفظ كنند.
ردپاي اعتقادات انحرافي
اما آيا واقعا اين جنايت هولناك فقط بر سر اختلاف دو جوان بر سر رابطه با يك دختر روي داده است؟ پسرعموي مقتول ميگويد: «براي من قبال باور نيست. هر جواني ممكن است به يك دختر خانم علاقهمند شود و رقيب هم داشته باشد اما آيا تا حالا اين رقابتها به چنين جنايتي منتهي شده است؟ حداكثرش اين بود كه با هم دعوا كنند يا چاقوكشي كنند.»
ترديد پسر عموي مقتول درباره انگيزههاي واقعي بروز اين جنايت و در كنار آن طرح گسترده شايعهاي مبني بر اينكه قاتلان جزو گروههاي انحرافي شيطانپرستي بودهاند موجب شده تا او هم اين احتمال را رد نكند: «من نميتوانم اظهارنظر قطعي كنم. خوشبختانه مراجع قضايي و ارگانهاي امنيتي دارند موضوع را پيگيري ميكنند. اما بر اساس چيزهايي كه در فيلم اين جنايت ديدهام احتمال اعتقادات شيطانپرستي و مسائلي شبيه آن وجود دارد.» روزي كه دانيال، دوست صميمي مقتول به عنوان متهم به اداره پليس فراخوانده شده است او يك فلاش مموري را به يكي از دوستانش ميدهد تا از آن مراقبت كند. اين فلاش بعدا به دست پسرعموي مقتول ميرسد و بعد از ريكاوري فلاش فيلمهاي گرفته شده از جنايت كشف ميشود.
منصور برمكي ميگويد تا حالا چند بار فيلم اين جنايت را به دقت مشاهده كرده و متوجه علايمي شده كه وجود اعتقادات شيطانپرستانه را تقويت ميكند: «دانيال در زمان آتش زدن جسد خطاب به صادق به انگليسي ميگويد به جهنم من خوش آمدي.
روي بدن دانيال خالكوبيهاي عجيب و غريب هم ديده ميشود. او يك صليب برعكس هم داشته كه از علايم مورد استفاده شيطانپرستهاست.» پسرعموي مقتول از يكي ديگر از تناقضهاي اين پرونده هم به عنوان نشانهاي از اراده قاتلان براي دست زدن به چنين جنايتي پرده برميدارد: «آنها در اعترافاتشان گفتهاند كه قصد نداشتهاند صادق را به قتل برسانند و از ترس دست به اين كار زدند اما در فيلم چند بطري بنزين كنار صندلي جلو معلوم است كه نشان ميدهد آنها از قبل چنين تصميمي گرفته بودند. »
در حالی که خانواده مقتول معتقد به فرضیه دیگری غیر از مسائل ناموسی هستند، عکسی از صادق در فضای مجازی منتشر شد که دختری را در کنار او نشان می داد و این گونه ادعا می شد که آن دختر همان شخصی است که باعث به هم خوردن دوستی چندین ساله دانیال و صادق شده است.
با پیگیری ماجرا از واقعیت این ماجرا پرده برداری شد. دختری که در عکس های منتشر شده در فضای مجازی در کنار صادق است در واقع تارا، دختر مورد علاقه صادق بوده است.
عشق نافرجام
تارا در گفت و گو با خبرنگار رکنا در مورد مدت آشنایی خود با صادق می گوید: دو سال بود که صادق را می شناختم، او بسیار پسر خوب، سالم و خانواده داری بود. او قلب بسیار رئوف و مهربانی داشت، شاید به ظاهر زیاد مذهبی به نظر نمی رسید اما برای ارزش های انسانی ارزش خاصی قائل بود.
دوستی قدیمی
او در مورد دانیال نیز می گوید: از دوران پیش از دبستان دانیال و صادق با یکدیگر دوست بودند، برخلاف صادق، دانیال حالت عادی نداشت، او به موادمخدر نیز اعتیاد داشت، انگار عقده ای عجیب در وجود او نهفته بود که هر از چندی دست به کار عجیبی می زد، آخرین بار که تقریبا یک ماه و نیم پیش بود تصمیم گرفت که شیطان پرست شود، به همین دلیل روی مچ دست راست خود یکی از نمادهای شیطان پرستی را خالکوبی کرد، دندان های خود را نیز به شکل وحشتناکی درآورد و در صفحه مجازی خود کارهای عجیبی می کرد و مطالب زشتی می نوشت. به خاطر دارم در یکی از جمع های دوستانه به صادق پیشنهاد داد تا با او همراه شود اما صادق به هیچ وجه نمی پذیرفت.
آخرین پیام
دختر موردعلاقه مقتول ادامه می دهد: ما دانیال را جدی نمی گرفتیم و فکر می کردیم این نیز یکی دیگر از حرکات عجیب اوست و پس از مدتی از سرش خواهد افتاد تا اینکه شب حادثه برای آخرین بار با صادق صحبت کردم و او از مدارکی صحبت کرد که می توانست دانیال را به خطر بیندازد به همین دلیل دانیال از او خواسته بود که یا با او همراه شود و یا مدارک را بازگرداند اما صادق هیچ کدام را قبول نمی کرد، قرار بود فردای روز حادثه صادق چیزهای بیشتری از دانیال و آن مدارک بگوید و از من نیز قول گرفت تا چیزهایی که به من می خواهد بگوید را با کسی در میان نگذارم اما صادق روز بعد زنده نماند. در آن شب با دوستانش بیرون بود و گفته بود که تا پیش از ساعت ۱۲ شب بازمی گردد و ساعت ۱۱:۰۶ برای همیشه آفلاین شد، این در حالی بود که من فهمیده بودم صادق با دانیال و دوستانش بیرون است.
رازی که گفته نشد
این دختر در ادامه گفت و گو می افزاید: پس از ارتکاب این جنایت متوجه شدم که صادق مدارکی در اختیار داشت که اگر به دست پلیس می رسید موقعیت ۱۷ تن از همراهان دانیال را به خطر می انداخت، به همین دلیل تصمیم به قتل او گرفتند و با خوراندن مشروب مسموم به او، صادق را به قربانگاه کشاندند و نیت کثیف خود را عملی کردند.
من این حرف ها را به افسر پرونده گفتم .باور کنید نقشه قتل صادق را از مدت ها پیش طراحی کرده بودند، بخاطر دارم در یک گروه تلگرامی که دانیال نیز حضور داشت صادق با چند نفر جر و بحثش شد و دانیال به صادق گفت نگران نباش این موضوع تا پاییز برای همیشه حل خواهد شد، پس از این جنایت متوجه شدم که قصد کشتن او را داشتند. در قسمتی از فیلم جنایت که توسط دوستان صادق دیده شده است، صادق از دانیال کمک می خواهد و به او می گوید که مرا نجات بده و به بیمارستان برسان، من غرق در خون شدم، دانیال بی توجه است و اقدامی غیر قابل باور می کند.
کیمیا کیست
تارا در مورد کیمیا و ملیکا نیز می گوید: ملیکا را اصلا نمی شناسم و فکر می کنم شایعه باشد اما کیمیا دختری بود که سه ماه پیش به مدت یک هفته با دانیال دوست بود و سپس با هم قطع رابطه کردند، صادق هیچ نقشی در قطع رابطه آنها در این ماجرا نداشت.
انتهای پیام/
منبع رکنا / مکریان
ثبت دیدگاه