این را خواستم بنویسم که دلم نمیآمد… حرفی برای این عکس داشتم که خیلی سختم بود. نگاه من به عکسها به عنوان یک خبرنگار همیشه متفاوت بوده و بدون شک متفاوت هم خواهد بود. عکسها پر از حرفهای ناگفتهای هستند که باید بگردید و در گوشه کنار، آن را پیدا کنید. مانند همین عکس…
به قابهایی که روی میزها چیده شدهاند نگاه کنید، از تصویر رستم ایرانشهر تا عکسی از حاج آقا رئیسی و جناب امیرعبداللهیان…. دو نفری هم که روی صندلیها نشستهاند باید راه را ادامه دهند. یک وقتی فکر میکنم چقدر از این قابها دارد زیاد میشود و ما بینصیب هستیم… بدشانس و کم بهره از معرفتی که برخیها میرسند و ما همیشه آخر صف می مانیم….
ثبت دیدگاه