?به رکورد جهانی دو میلیون کامنت “تتلو” تعجب زده خیره شدیم و با ترانه مبتذل “خانم ….” اش متحیر ماندیم. با لایو “پسر ۱۴ ساله” بهت زده شدیم و با سرود دسته جمعی “آقامون جنتلمنه” در مدارس مبهوت ماندیم.
?با “تیک تاک” آشفته شدیم و این روزها مقابل “کلیپ شرم” انگشت حیرت به دهان و “کاسه چه کنم” به کف گرفتیم. گیجیم و حتا نمی دانیم بر سر چه کس و کجا فریاد بکشیم. از هشتگ های سرگشته ای که نقش بادبزن جگر دارند، پیدا است که کپ کرده ایم.
?اساسا مقابل نوجوان منفعلیم. از نام نوجوان به تینیجری رسیدیم که بگوئیم فرزند ما نیست و از همسایه است؛ تا راحت تر فراموش کنیم و وجدان درد نگیریم. از “بی تفاوتی” به “بیگانگی” رسیدیم و فراموش کردیم آنچه اینبار رها کرده ایم فرزندان خودمانند؛ بلکه خودمانیم.
?فکر کردیم نقطه پایان ماجرا اعتراف “مائده هژبر” و محکومیت “سحرتبر” است و فکرنکردیم از جاهل اعتراف نمی گیرند و بیمار را زندان نمی کنند. خیال کردیم فرهنگ را هم با اقتدار امنیتی میتوان سامان دهیم.
?نوجوانی در میان ما فوران بی معنایی است. تنها خواستیم بپریم و عبورکنیم. نبینیم و رد شویم. خیال کردیم در جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی بزنیم و سفره مان را جدا کنیم و برای فرزندان مان شهرک وسینما و پارک و رستوران حزب اللهی بزنیم ماجرا حل می شود. غوطه ور در قصه شنگول و منگول سطح تهدید را آقا گرگه دیدم و درب خانه را زبانه کشیدیم و فکر نکردیم از پنجره کف دست بچه ها آتش زبانه می کشدو ما محکوم روزگار می شویم. باور نمی کردیم روزگاری کلاس درس بچه هایمان بشود معبر مهاجرت سیاه به سرزمین غریبگی و غریبه ها.
?امروز وحشت زده از سرچ گوگل پشت درهای بسته ایم، اما سالهاست شبکه ملی اطلاعات را املی و توسعه شبکه های بومی را غربتی بازی دانستیم. خام اندیشانه صیانت از خانواده در عصر شبکه را حواله به فیلترینگ کردیم و ندانستیم که محدودیت بدون جایگزین نه اژدری است که توزیع کلید جهنم است و سرنوشتش سیاه تر از گور کافر.
?ما تخت بند شرایطی هسیتم که خود بر خود مسلط ساخته ایم. دوران طلائی نوجوانی در این مملکت رهاست. ۵ میلیون ویوی “کلیپ شرم” در چند ساعت اول را فال نیک بگیریم که تلنگر بیداری است. به این کپ کردن اجتماعی نیاز داشتیم و داریم.
خال زدن و منع تردد به انگلستان
اما خیلی جالب است که ساسی با این همه تبحری که در خلق تراکهای «سوپرهیت» دارد، برای دستیابی به آنچه «موفقیت» مینامد، دست به هر کاری میزند. اگر خاطرتان باشد در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸، برای یکی از نامزدهای انتخاباتی (مهدی کروبی) آهنگ خواند و تبلیغ او را کرد. سپس بازداشت و بعد از آن از کشور متواری شد و مدتی در ترکیه، مالزی، انگلستان و سپس آمریکا سکونت گزید. زمانی که ترکیه بود، عملا فراموش شد. یک آلبوم منتشر کرد که تفاوتهای بسیار با سبکی داشت که امروز میخواند و اصطلاحا شامل ترانههای سنگین او بود. خودش هم در گفتوگویی اعلام کرد که دوست ندارد مردم او را با آهنگهایی که قبلا میخواند (نظیر آنچه امروز میخواند) به یاد داشته باشند و علاقهمند است مردم او را بهعنوان خوانندهای جدی بشناسند. اما آن آلبوم شدیدا شکست خورد و خیلی بعید است که مردم، حتی یک تراک از آن آلبوم را حتی تا امروز هم شنیده باشند. شاید سرخوردگی از انتشار این آلبوم سبب شد ساسی دوباره بههمان سبک همیشگی خود برگردد اما با چندسال تاخیر. او در آن چندسالی که هنوز اقامت آمریکای او درست نشده بود، بهصورت جستهوگریخته در چند کشور اروپایی حضور داشت. برای آنکه بتواند اقامت موقت انگلستان را داشته باشد، بهناچار باید با یک فرد تبعه آنجا ازدواج میکرد. تیرش به هدف خورد و با یک دختر جوان ایرانی که در لندن پزشکی میخواند، آشنا شد و او را به عقد خود درآورد. پس از مدتی، آن دختر از وی حامله میشود و این اتفاق همزمان میشود با درست شدن کارهای اقامت ساسی در آمریکا. ساسی از نامزدش میخواهد که بچه را سقط کند اما این درخواست مورد پذیرش قانون انگلستان نبود و بههمین دلیل ساسی، فرار را بر قرار ترجیح میدهد؛ نامزدش و فرزندی که بهدنیا آمد (برسام) را تنها گذاشت و به آمریکا رفت و گفته میشود تا امروز هنوز فرزندش را لمس نکرده است. بههمین دلیل او همچنان نمیتواند به انگلستان رفتوآمد داشته باشد. خیلی خوششانس است که انگلستان از اتحادیه اروپا جدا شد وگرنه تا چندسال او حق ورود به خاک اروپا را هم نداشت. نکته دیگری که خیلی جالب است آنکه ساسی که در شرایط فعلی، منبع درآمدهای بسیاری از طریق موسیقی، سایتهای شرطبندی، پولهایی که از خوانندههای گمنام برای معروفیت آنها میگیرد و … دارد، اما همچنان خال میزند.
اصطلاح «خال زدن» که از «خالتور» میآید بهمعنای خواندن خوانندگان در مراسم عروسی و جمعهای خودمانی است. طبق اطلاعاتی که به ما رسیده، وی در تمام این سالها و حتی سال اخیر کرونایی، دعوت ایرانیهای مقیم آمریکا و حتی ترکیه برای خالزدن را در ازای مبالغی از هزار تا پنجهزار دلار میپذیرد و اینچنین ارزان، خود را در یک جمع خودمانی و خانوادگی عرضه میکند. کارهایی که در همان زمان شهرتش در ایران هم انجام میداد و بارها توسط پلیس تحت تعقیب قرار گرفت و گاهی با حضور پلیس در یک برنامه، فرار میکرد و کار اجرایش در یک مراسم را ناتمام میگذاشت. مشهورترینش، یک مراسم عروسی در رامسر اواخر دهه ۸۰ بود که بابت اجرای خود و گروهش، ۹ میلیون تومان گرفت و با آمدن پلیس در اواسط مراسم، پا به فرار گذاشت.
بنابراین باید به این مهم توجه داشت که آن هژمونی گستردهای که در اثر انتشار یک تراک سالانه و کلیپی که از آن کار منتشر میشود، در نقش خامه روی کیکی است که زیر آن، اتفاقهای گسترده و مگویی درحال جریان است که طی این گزارش به برخی از مهمترین آنها اشاره شد.
یکسال زمان برای آهنگ جدید
امشب آهنگ جدید ساسی منتشر میشود؛ آهنگی که او مدام تاکید کرده حاصل یکسال فعالیتش و تیم سازنده کلیپ است. اما در این زمینه، مخاطبان جدی موسیقی، دو نکته را بهخوبی میدانند؛ نخست آنکه ساسی عادت دارد برای رونق کنسرتهای نوروزی خود، تکآهنگش را در اسفندماه منتشر کند. مثلا «جنتلمن» را ۱۵ اسفند ۹۷ منتشر کرد، «دکتر» را ۱۳ اسفند ۹۸ و حالا «تهران، توکیو» را در ۱۳ اسفند ۹۹. دوم هم آنکه دیگر همه میدانند طی این یکسال اخیر، سر ساسی به کجاها گرم بوده. او در این یکسال چون نمیتوانسته بهدلیل محدودیتهای کرونا، کنسرتی برگزار کند، عمده وقتش را بهساخت آهنگ و کلیپ برای گروه «اکسبند» و فعالیت در سایتهای شرطبندیاش گذرانده است. بنابراین با همین دو فکت میتوان متوجه شد که ادعای او برای زمانبردن یکساله این آهنگ اصلا درست نیست. ضمن اینکه بهلحاظ علمی (که موسیقی ساسی هیچقرابت ولو ظاهری هم با آن ندارد) چیزی شبیه بهمحال است که یک فرد خبره درحوزه آهنگسازی و ترانهسرایی در سبک خود، ۱۲ ماه وقت بگذارد برای ساخت آهنگی که تماما از روی برنامههای کامپیوتری گرفتهشده و هیچ ساز زندهای در آن وجود ندارد. ساخت چنین ملودیهایی در بدبینانهترین حالت و برای فردی با قابلیتهای ساسی چیزی بیشتر از دو هفته وقت نمیبرد. برای ترانه این کار نیز خیلی بعید است فردی چون او که خود را استاد قافیهسازیهای عجیب و کمتر کارشده میداند، بیشتر از یک هفته وقت صرف آن کرده باشد. بنابراین با اغماض فراوان، چیزی در حدود یکماه صرف ساخت این آهنگ شده که با جلوههای رایانهای کار برای کلیپ آن، نهایتا این وقت به ۴۵ روز رسیده است، بنابراین اینکه ساسی میگوید یکسال وقت صرف ساخت و تولید این آهنگ و کلیپ شده، اقدامی در همان زمینه برجستهسازی فعالیتهای موسیقایی خود است. اقدامی که حداقل طی سالیان اخیر یادگرفته چگونه روی آن موجسواری کند. بهجای وقت گذاشتن روی یک آلبوم، هر سال تکآهنگ میسازد و با همان تکآهنگ هم کارش پیش میرود. ترجیح او روی ساخت کلیپهای جنجالی است. جایی از جاذبههای برهنگی استفاده میکند و جایی مانند همین کلیپ اخیرش، بهنوعی مخاطبش را گول میزند. در کلیپ جدید ساسی، ما یک مدل را مشاهده میکنیم که شباهت بسیاری به یکی از پورناستارهای معروف آمریکایی دارد. چهرهای که تقریبا محال است در کلیپهای ساسی حضور یابد و اگر هم روزی چنین درخواستی را بپذیرد، هم هزینه بالایی را طلب میکند و هم زمان زیادی برای هماهنگی با او نیاز است. بنابراین آنچه امروز در کلیپ جدید ساسی مشاهده میکنیم، یا مدل این چهره مشهور است یا بهرهمندیهای رایانهای و افکتهای پیشرفته. با انتشار نسخه کامل این کلیپ، میتوان حرفهایتر و مسجلتر راجعبه این حضور صحبت کرد، اما قدرمسلم آنکه ساسی بمب جدید خود را با این چهره ترکاند، بهطوری که طی روزهای آینده شاهد همهگیری این آهنگ در جامعه خواهیم بود.
انتهای پیام
ثبت دیدگاه