دوشنبه, ۳۰ مهر , ۱۴۰۳ Monday, 21 October , 2024 ساعت ×
نیکوکاری ما و نیکوکاری آن‌ها
25 فروردین 1399 - 10:02
شناسه : 9318
11

در پی همه گیری ویروس  کرونا در سرتاسر کره خاکی، صحنه‌‏ها و پیامدهایی در کشورهایی که اصطلاحا مبتنی بر تفکرات نئولیبرالیسم اداره می‌شوند، ملاحظه گردید… صحنه‌هایی که همه کمابیش در فضای مجازی شاهد آن بوده ایم و یا اخبارش را شنیده ایم، درگیری بر سر ماسک و دستمال توالت، غارت فروشگاه-ها، دزدی دریایی دولت ها […]

ارسال توسط :

در پی همه گیری ویروس  کرونا در سرتاسر کره خاکی، صحنه‌‏ها و پیامدهایی در کشورهایی که اصطلاحا مبتنی بر تفکرات نئولیبرالیسم اداره می‌شوند، ملاحظه گردید… صحنه‌هایی که همه کمابیش در فضای مجازی شاهد آن بوده ایم و یا اخبارش را شنیده ایم، درگیری بر سر ماسک و دستمال توالت، غارت فروشگاه-ها، دزدی دریایی دولت ها از یکدیگر، رها کردن افراد سالخورده به دلیل در اولویت نبودن و ….

بلافاصله بعد از دیدن این صحنه‏‌ها این سوال در ذهن مخاطب متفکر ایجاد می شود که چرا این جوامع که به قانونمداری و نظم و مدیریت کارآمد و … شهیرند،  ناگهان این گونه تمامی قوانین و نظم و اصول زندگی اجتماعی را به کناری گذاشته‌‏اند و این گونه به جان هم افتاده‌‏اند، سوال دیگر هم که در پی آن ایجاد می‌شود، این است که چرا در کشور ما حتی نمونه کوچکی از این موارد ملاحظه نمی‏‌شود، بدون شک میزان توان تولید و عرضه لوازم بهداشتی و ضروری در کشورهای اروپایی و آمریکا در شرایط معمولی به مراتب بیشتر از کشور ماست. اگر خطر قحطی و کمبودی در راه باشد که ما بیشتر در معرض خطر هستیم… چرا مشکل کشور ما به مراتب کمتر است و علیرغم تحریم‌‏های ظالمانه و مشکلات اقتصادی، غیر از چند روز اول در کشور هیچ مشکل حادی در تامین لوازم بهداشتی و لوازم ضروری وجود نداشت؟

اولین جوابی که به ذهن فرد متفکر (با حداقل دانش از نظام اجتماعی و اقتصادی جوامع نئولیبرال) می‏‌رسد، این است که این شرایط ریشه در مبانی فکری نئولیبرالیسم و اقتصاد نئوکلاسیک دارد. بر اساس مبانی اقتصاد کلاسیک که با تعدیلات ناچیز در تفکرات نئوکلاسیک بازآرایی شده است، فردگرایی و پیگیری هر شخص جهت بیشینه کردن منافع شخصی، به طور خودکار بیشینه شدن منافع اجتماعی را نیز در پی خواهد داشت. بنا بر قول معروفِ پیشگامان اقتصاد کلاسیک، گویی دستی نامرئی در کائنات وجود دارد که منافع فردی را با منافع جامعه همسو می‏‌کند. بدین ترتیب برای این که جامعه به بیشترین میزان رفاه برسد، کافی است هر فرد در جامعه بدون توجه به منافع و شرایط دیگران، تنها به دنبال بیشینه کردن منافع خود با در نظر گرفتن محدودیت‌‏های پیش رو باشد.

به جرأت می‌توان گفت، شالوده نظام اجتماعی کنونی در کشورهای غربی کمابیش بر همین اساس بنا شده است. این تفکر در شرایط عادی شاید برای اکثریت جامعه به خوبی کار کند، همواره نیز بخشی از جامعه ممکن است به دلیل این تفکر متضرر شوند و در معرض آسیب‏‌های جانی و مالی قرار گیرند، اما آن‏ها در برابر منافع دیگران فدا می‏‌شوند و آن گونه که باید به چشم نمی آیند. در شرایط غیر بحرانی، این پیگیری منافع شخصی در چارچوب قوانین و مقررات و نهادهای رسمی موجود، منجر به ایجاد نوعی از نظم خواهد شد. اگر در شرایط عادی مردم جوامع غربی،  قوانین را رعایت می‏‌کنند، به شدت در قید نظم اجتماعی هستند و به قراردادها پایبند هستند، به این دلیل است که این بهترین راه برای بیشینه کردن منافع شخصی آن‏هاست. دولت، قوانین و قواعد و نظام‌‏های پاداش و تنبیه را بگونه‌‏ای تنظیم  نموده است که منافع فردی اشخاص در گرو رعایت و پایبندی به قوانین باشد. به این ترتیب، اگر مردم جوامع غربی، منظم‌‏اند، قانونمدارند، و در یک کلمه به اصطلاح عام، متمدن هستند، به دلیل فرهنگ غنی و بالا در آن جوامع نیست. در این جوامع همه به دنبال نفع شخصی خود هستند، و بیشینه کردن نفع شخصی نیز در گرو رعایت قوانین و قواعد تنظیم شده توسط دولت‏‌ها و حکومت هاست. اما در شرایط بحرانی مثل شیوع ویروس کرونا که جان افراد در به شدت در معرض تهدید است، دیگر آن رفتارهای عادی و در چارچوب قوانین پاسخگو نخواهد بود. مردم این جوامع، بزرگترین دارایی خود را عمر و جان خود می‌دانند؛ پیگیری هر منفعتی مستلزم حفظ زندگی و حیات است. هر کس باید جان خود را به هر قیمتی حفظ کند. یک فرد که هر هفته به میزان مورد نیاز دستمال توالت می‏خرید، حال می‏‌داند که بیرون رفتن از خانه به صورت مکرر برای خرید دستمال توالت ممکن است او را در معرض ابتلا به ویروس قرار دهد. پس تصمیم می‏گیرد یک بار بیرون برود و برای مدت طولانی قرنطینه میزان قابل توجهی دستمال بخرد و این تقاضای افزایش یافته ناگهانی به درگیری و زد و خورد انجامد. حالا دیگر رعایت قوانین و قواعد همیشگی با منافع اشخاص در تضاد است. منابع کمیاب است و تقاضا فراوان، میزان دستگاه‌‏های درمانی کمتر از تعداد بیماران است، پیران و سالخوردگان در اولویت نیستند چون منفعت مادی آن‏ها برای جامعه کمتر و هزینه آن‏ها بیشتر است. همانگونه که در سکانسی از یک فیلم معروف گفته می شود: این مردم متمدن، اگر قحطی شود همدیگر را خواهند خورد.

این تحلیل قسمتی از سوال مطرح شده بالا را پاسخ می‏‌دهد. اما هنوز ابهامی وجود دارد و قسمتی از پرسش، بی جواب مانده است. چرا در کشورهای غربی بحران کمبود ماسک داریم و دولت‌‏ها به ماسک دزدی از یکدیگر روی آورده‌‏اند، اما در ایران مردم خود پیش قدم شده‌‏اند و نهادهای دولتی و حکومتی همگام با آنان به جهاد تولید لوازم بهداشتی روی آوردند؟ چرا مردم کشورهای دیگر این کار را نکردند. مگر کشورهای غربی پر از سازمان‌‏های مردم نهاد و موسسات خیریه و انجمن‏‌های نیکوکاری نیست؟ چرا این سازمان‏‌های مردم نهاد و خیریه‏‌ها، مثل نهادهای مردمی ایران دست به کار نشده‌‏اند و ماسک و لوازم بهداشتی تولید و توزیع نکردند. چرا این سازمان‏‌های مردم نهاد اقدام به ضدعفونی کردن معابر نکردند.

پاسخ ساده است، کمک رسانی و اقدامات انساندوستانه، در شرایطی که هر لحظه احتمال ابتلا به بیماری وجود دارد و مرگ در کمین است، نیازمند چیزی بیش از روحیه نیکوکاری و خیرخواهی است. جوامع غربی موسسات خیریه و سازمان‏‌های مردم نهاد را نیز در چارچوب همان منافع فردی تشکیل داده‌‏اند، برای ارضای نیاز نیکوکار بودن، ارضای نیاز به خوب بودن؛ اما وقتی ارضای این نیاز با مخاطره جانی تلاقی یابد، کمترند کسانی که راه نخست را برگزینند. آری، نیکوکاری در این شرایط نیازمند قدرتی بیش روحیه از نیکوکاری و خیرخواهی است، و آن چیزی نیست جز ایثار و فداکاری… آنانی که در کشور ما شبانه روز در مراکز درمانی مشغول خدمتند، و آن‏هایی که داوطلبانه در کارگاه‌‏ها به تولید ماسک پرداخته‏‌اند، و جوانانی که به دل خیابان‌ها زده‌‏اند برای ضدعفونی معابر، نه فقط نیکوکار، بلکه فداکار و ایثارگرند؛ آنان دنبال هیج نفع مادی نیستند که اگر بودند، جان خود را (که عزیزترین سرمایه ها از دید محاسبه گران مادی است) برکف نمی‌گرفتند.

سعید رسولی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.