اولین ماجراهای سینمایی بتمن شامل فیلم سریالی بتمن در سال ۱۹۴۳ و دنباله آن به نام «بتمن و رابین» در سال ۱۹۴۹ بود که هر دو نسخهای از بتمن و رابین موردحمایت دولت را به تصویر میکشیدند.
بالاخره نسخه جدید فیلم بتمن بهکارگردانی مت ریوز که انتشار آن از ژوئن ۲۰۲۱ چندبار بهدلیل همهگیری کرونا به تعویق افتاده بود، توانست اکران شود و درمقابل بودجه ۱۸۵ تا ۲۰۰ میلیون دلاریاش، به بیش از ۷۵۱ میلیون دلار فروش برسد و تبدیل به پرفروشترین فیلم ۲۰۲۲ تاکنون شود. این فیلم همچنین نقدهای مثبتی از طرف بعضی منتقدان دریافت کرده است اما نه اینکه توانسته باشد دل همه هواداران بتمن را به دست بیاورد. ریتم این فیلم بهنوعی یادآور ریتم آخرین نسخه از جیمز باند است که توجه بعضی از منتقدان را جلب کرد اما با شناخت متعارفی که مخاطبان از آن کاراکتر و جهان فیلمهایش داشتند، همخوان نبود؛ سرد و آرام و طولانی و دور از تخیل و تهور. بههرحال این فضاهای جدید، مواردی استثنایی نیستند و سیاستهای جدیدی بهحساب میآیند که قرار است از این پس پی گرفته شوند. از همین حالا ساخت دو دنباله دیگر برای بتمن مت ریوز برنامهریزی شده است. همچنین دو مجموعهتلویزیونی اسپینآف برای شبکه اچبیاو مکس در دست ساخت هستند. یک نکته قابلتوجه درباره بتمن موضع طبقاتی و سیاسی او و نسبتش با هر دورهای از اوضاع اجتماعی آمریکا از یکسو و جهان از سوی دیگر است. کسی که بتمن را ببیند و فقط علاقه داشته باشد که راجعبه کات و شات آن یا پیچشهای داستانی و انواع جزئیات تکنیکی دیگر صحبت کند، اساسا در این دنیا سیاهیلشکری بیش نیست. در ادامه به شرح مختصری از نسبت بتمن با جامعه خودش و مسائل طبقاتی آن پرداخته میشود. سپس به واکاوی خلق و رشد کاراکتر بتمن طی هشتادوسه سال گذشته، پرداخته شده؛ چه اینکه بتمن مت ریوز، تقریبا به تمام نسخههای مکتوب و تصویری قبل از خودش ارجاع داده است. بهعلاوه این بتمن را میتوان بهنوعی کولاژی از تمام بتمنهای قبلی و البته باقی فیلمهای سینمای آمریکا دانست که تحت چنین عنوانی به همین موضوع هم پرداخته شده است.
بتمن؛ شوالیه سرمایهداری
تا قبل از جوکری که تاد فیلیپس در سال ۲۰۱۹ ساخت، بتمن توانسته بود نماد تمامعیاری از مبارزه شرافتمندانه یک جنتلمن، برای زدودن تبهکاریهای برآمده از فقر در میان طبقات پایین باشد. بتمن یک جنبه طبقاتی عیان داشت که همچنان هم آن را دارد اما دیگر به سختی میتوان تمام حق را به او داد. شخصیت بتمن اولینبار با طراحی باب کین و به نویسندگی بیل فینگر در سال ۱۹۳۹ خلق شد و در شماره ۲۷ از مجموعه کمیکهای کارآگاهی حضور یافت. قدرت بتمن از عقل و هوش و مهارت در هنرهای رزمی و مبارزه تنبهتن و استقامت و اراده قوی میآید نه قدرتهای ماورایی. او پسر جوانی از یک خانواده سرمایهدار است و با جرم و جنایت یا بهعبارتی دقیقتر و صریحتر با لمپنیسم میجنگد. بتمن چهره زیباشدهای از طبقات بالای اجتماعی است و در طراحی آن همواره سعی شده بین منافع این طبقات با افراد ضعیف جامعه، همپوشانی و پیوندهایی برقرار شود. اگر جوکر که عموما دشمن اصلی بتمن است و کاراکترهایی نظیر او سعی میکنند یک دوقطبی بین مردم و صاحبان قدرت و ثروت برقرار کنند، بتمن تلاش میکند بین مردم از هر طبقهای و لمپنهای انتقامجو، نوع دیگری از دوگانه را برقرار سازد. اینها هر دو روی بخشی از حقیقت و قسمتی از مشکلات جاری در سطح جامعه دست گذاشتهاند و روی همین حساب است که جوکر هم با اینکه معمولا باشخصیتی منفی تصویر شده، برای خیلی از مخاطبان همدلیبرانگیز بوده است. به شخصیت بتمن با القابی مانند «مبارز شنلپوش»، «شوالیه تاریکی» و «بزرگترین کارآگاه دنیا» هم اشاره میشود. شنلپوش بودن بتمن بیشتر جنبه ظاهری دارد و به شخصیت او مربوط نمیشود؛ این چیزی است که طی این هشتاد و اندی سال همواره ثابت مانده است. شوالیه تاریکی اما جنبهای ممیز و مشخص از شخصیت این قهرمان است. شوالیه بودن دو جنبه دارد؛ شوالیهها از طبقه اشراف میآیند. آنها طردشدگانی از موقعیتهای برتر قدرت هستند اما خاصیتهای شرافتمندانه اشرافی را به شکلی خالصتر نسبت به بهرهمندان از قدرت حفظ کردهاند. درضمن آنها اهل مبارزه هستند. یک لقب دیگر بتمن اما «بزرگترین کارآگاه دنیا» بود؛ خصوصیتی که مدتها بود داشت به فراموشی سپرده میشد. فیلم جدید بتمن به کارگردانی مت ریوز بازگشتی به همان جنبه کارآگاهی بتمن است. همچنان اما شاهد یک رویارویی طبقاتی هستیم. در بتمن مت ریوز، شهر خیالی گاتهامسیتی که شدیدا شبیه نیویورک است، سرتاسر پر از فساد شده اما بتمن روش انتقامجوها در برخورد با این وضعیت را هم نمیپذیرد. گذشته بتمن تاکنون بارها مورد تجدیدنظرهای کوچک و بزرگ قرار گرفته اما چند عنصر از زندگیاش همواره ثابت ماندهاند. عناصر ثابت گذشته او درواقع همان داستان خاستگاه بتمن است.
او در کودکی، شاهد کشته شدن پدرش دکتر توماس وین و مادرش مارتا وین بوده و این واقعه بهشدت بر زندگی او تاثیر میگذارد و یکسری آسیبهای روانی بر او وارد میکند. همین واقعه باعث میشود تصمیم بگیرد که در پوشش هویتی نامعلوم، با جرم و جنایت در گاتهامسیتی مبارزه کند. همینجاست که در فیلم بتمن مت ریوز، شکاف طبقاتی خودش را نشان میدهد. دشمن بتمن در اینجا کسی است که مثل او در کودکی یتیم بوده اما به دلیل فقر وضعیت اسفباری داشته است. بروس وین یا همان بتمن، در قصر وین به دنیا میآید و آنجا بزرگ میشود و تا هشتسالگی زندگی شاد و خوبی دارد؛ تا اینکه در هشت سالگیاش، در راه بازگشت از سالن سینما یا اپرا به خانه، یک نفر پدر و مادرش را جلوی چشمانش به قتل میرساند. در نسخههای اولیه، این شخص جو چیل معرفی میشود. همان شب، بروس سوگند میخورد که زندگیاش را وقف مبارزه با جرم و جنایت کند. او تمرینهای فکری و بدنی مختلفی را پشتسر میگذارد. اما درمییابد اینها کافی نیست. بروس میداند که جنایتکاران خیلی خرافاتیاند، بنابراین باید با نمادی علیه آنها بجنگد که ترس را به قلبشان وارد کند. در همین لحظه یک خفاش از پنجره وارد میشود و الهامبخش بروس برای انتخاب شخصیت بتمن میشود. اما دشمن او در فیلم ریوز، پس از یتیم شدن، در قصر به زندگیاش ادامه نمیدهد و ناچار است مسیر دیگری را برای رسیدن به اهدافش طی کند. دشمن بتمن در این فیلم ریدلر است. یک ابرشرور در کمیکهای آمریکایی است که بعدها به نام ادوارد نیگما و پس از آن ادوارد نشتون شناخته شد. در سکانسی از فیلم که این دو نفر با هم روبهرو میشوند و دیالوگ برقرار میکنند، مقایسهای صریح بین دوران کودکیشان صورت میگیرد. هردوی آنها یتیم بودهاند اما یکی در بدترین شرایط زندگی میکرده و دیگری در قصر. فیلم چنین تصویر میکند که نشتون بر اثر فقر عقدهای بار آمده اما جالب است که این تصویر برای خیلی از مخاطبان جا نمیافتد و آنها حق را به همین کاراکتر شرور و انتقامجو میدهند.
سابقهای از بتمن در قاب سینما
اولین ماجراهای سینمایی بتمن شامل فیلم سریالی بتمن در سال ۱۹۴۳ و دنباله آن به نام «بتمن و رابین» در سال ۱۹۴۹ بود که هر دو نسخهای از بتمن و رابین موردحمایت دولت را به تصویر میکشیدند. سانسور در آن زمان اجازه نمیداد که قهرمانان، بهعنوان جنایتکاران غیرمجاز به تصویر کشیده شوند. این فیلمها، مخصوصا سری اول، به دلیل تاکید بر احساسات ضدژاپنی که تحتتاثیر فضای پروپاگاندای جنگ جهانی دوم ایجاد شد، بدنام هستند. در سال ۱۹۶۶، کمپانی فاکس قرن بیستم اولین فیلم بلند بتمن را با همان عنوان ساده «بتمن» تولید کرد که در کیهان اتفاق میافتاد و اکثر بازیگران این مجموعه تلویزیونی در آن حضور داشتند. در سال ۱۹۸۹، برادران وارنر فیلم لایواکشن بتمن را به کارگردانی تیم برتون و با بازی مایکل کیتون بهعنوان شخصیت اصلی منتشر کرد. این فیلم یک موفقیت بزرگ بود و نهتنها پرفروشترین فیلم سال شد، بلکه در زمان خودش پنجمین فیلم پرفروش تاریخ بود. این فیلم همچنین برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی هنری شد. موفقیت این فیلم منجر به سه دنباله شد: بازگشت بتمن (۱۹۹۲)، بتمن برای همیشه (۱۹۹۵) و بتمن و رابین (۱۹۹۷) که دو مورد آخر توسط جوئل شوماخر به جای برتون کارگردانی شدند و بهترتیب وال کیلمر و جورج کلونی جایگزین کیتون در نقش بتمن شدند. دومین فیلم شوماخر نتوانست هیچ یک از فیلمهای قبلی خود را پشتسر بگذارد و بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت و باعث شد برادران وارنر ساخت دنباله چهارم برنامهریزیشده یعنی Batman Unchained را لغو کند و به سری فیلمهای اولیه پایان دهد. دو فیلم اول پایه و اساس مجموعه کتابهای مصور بتمن ۸۹ با الهام از تیم برتون شدند. در آوریل ۲۰۲۱، اعلام شد کیتون نقش خود را در نقش بروس وین/بتمن برای فیلم ۲۰۲۲، فلش، تکرار خواهد کرد. در سال ۲۰۰۵ میلادی، «بتمن آغاز میکند» Batman Begins توسط برادران وارنر بهعنوان ریبوت (بازراهاندازی) مجموعه فیلم به کارگردانی کریستوفر نولان و با بازی کریستین بیل در نقش بتمن منتشر شد. دنباله آن، شوالیه تاریکی (۲۰۰۸)، رکورد پرفروشترین آخر هفته افتتاحیه در باکسآفیس تمام دوران ایالاتمتحده را با درآمد تقریبا ۱۵۸میلیون دلار به دست آورد و سریعترین فیلمی بود که به مرز ۴۰۰ میلیون دلار در تاریخ آمریکا رسید. این رکوردشکنی تماشاگران باعث شد اکران شوالیه تاریکی بهعنوان دومین فیلم پرفروش داخلی (در آن زمان) با ۵۳۳ میلیون دلار پایان یابد، عنوانی که تا آن زمان فقط تایتانیک از آن خود کرده بود. این فیلم همچنین برنده دو جایزه اسکار ازجمله بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای هیث لجر فقید شد. درنهایت شوالیه تاریکی برمیخیزد (۲۰۱۲) ساخته شد که بهعنوان پایانی برای مجموعه فیلمهای نولان عمل کرد. از سال ۲۰۰۸، بتمن در فیلمهای مختلف و انیمیشنهای مختلفی ظاهر شده است. کوین کانروی صداپیشگی بتمن را برای چندین مورد از این فیلمها تکرار کرده است، درحالیکه صداپیشگان مشهور دیگری هم در این نقش ظاهر شدهاند؛ ازجمله جرمی سیستو، ویلیام بالدوین، بروس گرینوود، بن مککنزی، و پیتر ولر. نسخهای از بتمن با مضمون لگو نیز بهعنوان یکی از قهرمانان فیلم انیمیشن «لگو» ۲۰۱۴ با صدای ویل آرنت ارائه شد. آرنت دوباره صداپیشگی بتمن را برای اسپینآف «فیلم بتمن لگویی» تکرار کرد و برای بخش دوم فیلم لگو که به طرز عجیبی عروسی بتمن با یک شخصیت اصلی را به تصویر میکشد، این نقشآفرینی را ادامه داد. در سال ۲۰۱۶، بنافلک با انتشار فیلم بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت، به کارگردانی زک اسنایدر، شروع به ایفای نقش بتمن در دنیای توسعهیافته دیسی (DC Extended Universe) کرد. دنیای توسعهیافته دیسی یک فرنچایز چندرسانهای در یک دنیای مشترک بر محوریت مجموعه فیلمهای ابرقهرمانی است و به وسیله کمپانی برادران وارنر منتشر میشود. بنافلک همچنین در فیلم «جوخه انتحار» دیوید آیر (۲۰۱۶) در نقش بتمن ظاهر شد و این نقش را در فیلم لیگ عدالت در سال ۲۰۱۷ در همان دنیای توسعهیافته دیسی تکرار کرد. افلک نقش بتمن را در فیلم «فلش» به کارگردانی اندی موشیتی، فیلمساز آرژانتینی مجددا بازی خواهد کرد که آن هم در دنیای توسعه یافته دیسی میگذرد و این آخرین حضور او در این نقش خواهد بود. غیر از اینها دانته پریرا-اولسون نقش بسیار کوتاه بروس وین جوان را در فیلم جوکر ۲۰۱۹ به کارگردانی تاد فیلیپس بازی کرد و درنهایت، رابرت پتینسون در فیلم بتمن محصول ۲۰۲۲ نقش بروس وین/بتمن را ایفا میکند. بتمن در ابتدا واکنشی از طرف استودیوهای هالیوود نسبت به محبوبیت سوپرمن بود و تلاشی برای ادامه همان مسیر. البته خود این کاراکتر درمقابلش گروه معروف و جذابی از شرورها را پدید آورد و در مقطعی با دشمنان سوپرمن روبهرو شد. بتمن در ابتدا با سوپرمن دوست صمیمی بود اما وقتی سوپرمن توسط جوکر فریب خورد تا لوییس لین را بکشد و متروپلیس را نابود کند، رابطه آنها به آرامی از بین رفت. بهعبارتی بخشی از این شخصیت و مناسباتش با سایر شخصیتها، بهطور تدریجی و درطول زمان شکل گرفته است.
کولاژی از تمام بتمنها و باقی سینمای آمریکا
بتمن مت ریوز چندان اکشن نیست و بیشتر روی جنبههای کارآگاهی این شخصیت تاکید داشته است. این بتمن حتی یک بار که میخواهد پرواز کند، به مانعی برمیخورد و نقش زمین میشود. فیلم مت ریوز به نوعی یک نوآر است و بهرههایی از چند ژانر دیگر مثل روانشناختی و حادثهای هم برده است. چند نفر از دشمنان کلاسیک بتمن در این فیلم حضور دارند که یکیشان پنگوئن است. نقش پنگوئن را کالین فارل با گریم سنگینی بازی میکند که اساسا مخاطب بدون اطلاع قبلی، قادر به شناخت او نیست. این نقش کمابیش حاشیهای هم هست و مشکل اصلی قهرمان بهحساب نمیآید. فضاسازی فیلم از ژانر وحشت هم استفادههای عیانی کرده اما به لحاظ اکشن ضعفهای آشکاری در کار دیده میشود. خصوصا وقتی آب وارد شهر میشود و سیل همهجا را فرا میگیرد، اتفاقات با بسامد بالایی به شکل غیرمنطقی پیش میروند و سادهترین قواعد فیزیک هم زیر پا گذاشته میشود.با این حال از لحاظ کارآگاهی هم چیز چندان بدیع و جذابی در فیلمنامه رخ نمیدهد. با یک قاتل سریالی طرف هستیم که انگیزهاش از این اقدامات، یک ایدئولوژی خودساخته است و طرفداران فراوانی هم در سطح جامعه پیدا میکند. نویسنده و کارگردان فیلم میگوید که چنین شخصیتی را از زودیاک الهام گرفته است. زودیاک یک قاتل سریالی بود که هیچگاه به دام نیفتاد و دیوید فینچر هم فیلمی براساس ماجرای او ساخته اما به نظر میرسد مت ریوز از یک فیلم دیگر فینچر بیشتر الهام گرفته باشد؛ از فیلم هفت محصول ۱۹۹۵ با بازی مورگان فریمن، برد پیت و کوین اسپیسی. قاتل سریالی آن فیلم هم اعمالش را براساس یک ایدئولوژی خودساخته انجام میدهد، یک ایدئولوژی خودساخته که به ظاهر ریشه در باورهای باسابقه دارد. در بتمن مت ریوز هم همین است.
در هفت هم هویت قاتل از یک جایی به بعد مشخص میشود و برخلاف زودیاک تا انتها مخفی نمیماند که اینجا هم چنین است. در هفت هم قاتل حتی پس از به دام افتادنش به پیشبردن جنایت ادامه میدهد، چون طراحیها را از قبل انجام داده و بهعبارتی روند اتفاقات را مثل ساعت کوک کرده است. در بتمن
مت ریوز هم دقیقا چنین است و اتفاقا در هفت اتومبیل ون که کنار سدهای شهر پارک شدهاند، بمبهایی کار گذاشته میشود. نهتنها عدد هفت، بلکه خود اتومبیل ون هم یادآور سکانس انتهای فیلم هفت است. تنها چیزی که در اینجا به زودیاک شبیه است، لباس قاتل است که در فیلم فینچر نمود چندانی نداشت. البته توطئه ریدلر برای سیل گاتهام میتواند به کامیکبوک «سال صفر» ارجاع داده شود. بهطور کل کار طوری پیش رفته که هرکدام از اتفاقات فیلم از یک فیلم محبوب سینمای آمریکا برداشت شده اما برای آن معادلی در یکی از کامیکبوکهای بتمن هم پیدا کردهاند. مثلا گفته شده این فیلم از روی کامیکبوکهای هالووین طولانی (۱۹۹۷-۱۹۹۶) و دنباله آن پیروزی تاریک (۲۰۰۰-۱۹۹۹) ساخته شده که بتمن در حال شکار یک قاتل زنجیرهای است اما این قاتل شبیه زودیاک و جستوجو در پی او شبیه فیلم هفت است. مناظره دو نامزد شهرداری در روز هالووین هم اگرچه به هالووین طولانی ارجاع دارد، اما عملا یادآور فیلم «همه مردان رئیسجمهور» به کارگردانی آلن جی پاکولا است که به موضوع رسوایی واترگیت میپرداخت و در اینجا هم ادامه داستان به یکسری رسواییها و پولشوییها میرسد. بهعنوان یک نمونه دیگر، سخنرانی کوین کانروی با عنوان «من انتقام هستم، من شب هستم» به سری انیمیشنی بتمن (۱۹۹۹-۱۹۹۲) ارجاع میدهد اما به وضوح یادآور بسیاری از انتقامجویان تاریخ سینمای آمریکاست. بهطور کلی بتمن مت ریوز دارای شخصیت مستقلی نسبت به سایر بتمنهای تاریخ سینماست و کارگردان آن یک تکنسین صرف نبوده است اما این تشخص با پیوند زدن بسیاری از مولفههای متعدد مربوط به سینمای آمریکا پدید آمده است. ابتدا قرار بود این فیلم را بنافلک کارگردانی کند و بازیگر نقش بتمن هم خودش باشد اما او در ژانویه ۲۰۱۷ اعلام کرد از سمت کارگردانی کنارهگیری میکند، هرچند همچنان قصد دارد سمت بازیگری و تهیهکنندگی را داشته باشد؛ هرچند درنهایت از بازیگری و تهیهکنندگی هم کنار کشید. مت ریوز، مت راس، ریدلی اسکات، گاوین اوکانر، جورج میلر، دنیس ویلنوو، و فده آلوارز همگی بهعنوان جایگزین بن افلک بهعنوان کارگردان در نظر گرفته شدند و درنهایت ریوز، یکی از طرفداران قدیمی بتمن، به سرعت به صدر فهرست رسید.
کمپانی برادران وارنر نسخهای از فیلمنامه را برای ریوز فرستاد، اما ریوز احساس کرد برداشت بن افلک، فیلمی نیست که او میخواست بسازد. ریوز تنها درصورتی میخواست به آن پروژه ملحق شود که کنترل خلاقانهاش تضمین شود و بتواند فیلمنامه موردنظر خودش را بسازد که حالا ساخته است و بهرغم اینکه هیچ چیز آن کاملا جدید نیست و هر چیزش به بخشی از تاریخ سینما و کتابهای مصور ارجاع دارد، نوع ترکیببندی اینها مطابق جهانبینی کارگردانش بوده است. این بتمن شکست سنگینی نبود اما نه نوآورانه بود نه مطابق انتظارهایی که میلیونها طرفدار بتمن از کیفیت تصویر او داشتند.
ثبت دیدگاه