سه شنبه, ۲۰ آذر , ۱۴۰۳ Tuesday, 10 December , 2024 ساعت ×
یا خودتان هوشمند شوید یا دشمن هوشمندتان می‌کند!
10 خرداد 1400 - 12:14
شناسه : 13018
11

قدیمی‌ها می‌گفتند: «خودت را بساز؛ اگر نسازی، روزگار تو را می‌سازد!» و متاسفانه این یک واقعیت است که اگر کسی نتواند خودش را درست تربیت کند، دست روزگار او را تربیت خواهد کرد. البته دست روزگار، همیشه هم آن‌قدر مهربان نیست؛ گاهی بی‌رحم می‌شود و فرد را نابود می‌کند. عصر، عصر اطلاعات است. ما در […]

ارسال توسط :

قدیمی‌ها می‌گفتند: «خودت را بساز؛ اگر نسازی، روزگار تو را می‌سازد!» و متاسفانه این یک واقعیت است که اگر کسی نتواند خودش را درست تربیت کند، دست روزگار او را تربیت خواهد کرد. البته دست روزگار، همیشه هم آن‌قدر مهربان نیست؛ گاهی بی‌رحم می‌شود و فرد را نابود می‌کند.

عصر، عصر اطلاعات است. ما در دنیای دیجیتالیزه‌شده زندگی می‌کنیم. «علم داده»، «تحلیل داده‌ها»، «مدیریت بر مبنای داده»، «حکومت داده‌ها» و… جلوه‌های متفاوتی از زندگی در عصر اطلاعات هستند. «شهر هوشمند» و در مرحله بعد، کشور هوشمند از مهم‌ترین جلوه‌های عصر اطلاعات هستند. شهر هوشمند یک انتخاب نیست؛ یک مسیر اجباری است. دنیای فردا، دنیای شهرهای هوشمند است. اگر ما فعالانه برای هوشمندسازی شهرها اقدام نکنیم، منفعلانه هوشمند خواهیم شد.

 

اجازه بدهید کمی درمورد مفهوم «هوش» صحبت کنیم. هوش چیست؟ چه‌کسی و چه‌چیزی باهوش است؟ هوش، یعنی قدرت سازگاری با محیط! به همین سادگی! انسان باهوش، کسی است که در کمترین زمان ممکن می‌تواند محیط را تحلیل کند و واکنش مناسب را بروز دهد. در همین امتداد، شهر هوشمند شهری است که بتواند معضلات و مسائل خود را در زمان بهینه بشناسد و راه‌حل مناسب را کشف و اجرا کند.

براساس تعریف فوق هرچه سرعت گردش اطلاعات، تحلیل اطلاعات، جریان‌سازی و تصمیم‌گیری در یک شهر بیشتر شود، آن شهر هوشمندتر خواهد شد؛ چراکه قدرت انطباق آن با حوادث محیطی بیشتر می‌شود. در ادامه توضیح خواهیم داد.

 

براساس ادبیات علمی، سه رویکرد اصلی برای هوشمندسازی شهرها وجود دارد:

 

۱- ساخت یک شهر هوشمند از نقطه صفر: در این رویکرد، شهری جدید تأسیس می‌شود که از همان ابتدا تمام مولفه‌های هوشمندی در همه ابعاد شهر لحاظ می‌شود. این رویکرد مصداق واقعی ندارد؛ ولی طبق گزارش‌ها بعضی از کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس رویاهای بلندپروازانه‌ای در سر می‌پرورانند تا پروژه ساخت چنین شهرهایی را کلید بزنند.

 

۲- هوشمند کردن شهرهای فعلی: در این رویکرد، مولفه‌های هوشمندی تا حد ممکن به شهرهای فعلی اضافه می‌شود.

 

۳- شهر هوشمند مجازی: در این رویکرد، با گسترش فضای مجازی و نفوذ آن در لایه‌های مختلف زندگی شهروندان، شهر هوشمند می‌شود. در واقع ما یک شهر مجازی در کنار شهر فیزیکی خواهیم داشت.

 

واضح است که دو رویکرد اول زمین بازی حاکمیت ملی است، ولی رویکرد سوم می‌تواند در اختیار هر گروهی قرار بگیرد و حتی به مسئله امنیت ملی تبدیل شود.

 

تجربه سالیان گذشته به ما نشان می‌دهد که هوشمندی لازم برای طراحی زمین بازی در رویکرد سوم را نداریم. رهبر معظم انقلاب، گاهی از فضای مجازی با عنوان «قتلگاه جوانان» یاد می‌کنند و گاهی فرمان به «قوی شدن»و بهره گیری صحیح از آن می‌دهند که نشان از درک درست ایشان از رویکرد سوم هوشمندسازی و فرصت‌ها و تهدیدهای آن است.

 

هر چند از نظر برخی «فیلترینگ» بهترین واکنش نظام سیاست‌گذاری ما درقبال فضای مجازی تلقی میشود . دیدگاهی که مخالفین جدی دارد . این در حالی است که این ایام، شاهد حضور فعالانه مسئولان کشور و نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری در پلتفرم‌های فیلترشده هستیم! این رفتار دوگانه ناشی از عدم هوشمندی سیاست‌گذاران ما نسبت به رویکرد سوم هوشمندسازی شهرها و کشور است. به عبارتی، ما چیزی را فیلتر می‌کنیم که به آن نیازمندیم؛ چرا نیازمندیم؟ چون کنترل خود را بر موقعیت از دست داده‌ایم. هم نسبت به وضعیت جاری هراسانیم و هم از آن چاره‌ای نداریم. ما دیگر بر «داده‌ها» کنترلی نداریم.

در عصر اطلاعات، قدرت در دست کسی است که بتواند داده‌ها را کنترل کند؛ از تولید تا جریان‌های حاصل از آن!

 

تنها راه چاره برای ما بازپس‌گیری زمین بازی از دشمن است. موارد زیادی را می‌توان برشمرد که ما در این زمینه میدان را واگذار کرده‌ایم. در بیخ گوش ما، یک شهر هوشمند تشکیل شده است؛ یک شهر هوشمند مجازی! روزانه حجم زیادی از داده و اطلاعات در این شهر هوشمند مجازی تولید و جریان‌ساز می‌شود. این وضعیت می‌تواند برای هر کشوری به‌مثابه یک تهدید جدی تلقی شود. البته گریزی از آن نیست. احتمالا بهترین راه مقابله با این وضعیت، تغییر زمین بازی از رویکرد سوم به رویکرد دوم است.

 

ما باید به‌سرعت مولفه‌های هوشمندی را به شهرهای کشور تزریق کنیم‌. درواقع اگر ما شهرها و کشورمان را هوشمند نکنیم، دشمن بیکار نمی‌نشیند و در فضایی که در کنترل ما نیست، جوانان‌مان را به مسلخ می‌کشاند!

 

اما سوال بعدی این است: مولفه‌های هوشمندی کدام است و اولویت ما برای هوشمندسازی چیست؟ سوال مهمی که باید به آن فکر کنیم.

 

نگارندگان، حسب تجربه دریافته‌اند که بسیاری از مسئولان کشور در سطوح مختلف، هوشمندی را صرفا در نصب دوربین‌های نظارتی و ثبت تخلف خلاصه کرده‌اند؛ اما ادبیات علمی با این دیدگاه همراه نیست. بسیاری از شهرهای ما چند سالی است که هوشمند شده‌اند، اما در زمین بازی دیگران! این موضوع می‌تواند به تهدیدی برای امنیت ملی تبدیل شود. نصب دوربین‌های مختلف نظارتی و ترافیکی لازمه شهر فیزیکی هوشمند است، ولی کافی نیست. شهر هوشمند نیازمند مسئولان و شهروندان هوشمند است. ما تا رسیدن به این نقطه کمی فاصله داریم. هرچه زمان پر کردن این فاصله بیشتر باشد، زمان را به دشمن هدیه کرده‌ایم تا بتواند فاصله دولت و ملت را بیشتر کند…!

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.